کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صمحمح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صمحمح
لغتنامه دهخدا
صمحمح . [ ص َ م َ م َ ] (ع ص ) مرد سخت و درشت و توانا [ ی ] گرداندام کوتاه بالا. (از منتهی الارب ). سخت دراز. (مهذب الاسماء). || مرد رفته موی پیش سر. || مرد سترده موی سر. || سر موی رفته و سخت و درشت . (منتهی الارب ). اصلع. غلیظ. شدید. (نشوءاللغة ص 11...
-
جستوجو در متن
-
صمحمحی
لغتنامه دهخدا
صمحمحی . [ ص َ م َ م َ ] (ع ص ) مرد سخت و درشت و توانا [ ی ] گرداندام کوتاه بالا . (منتهی الارب ). الرجل الشدید المجتمع الالواح . (اقرب الموارد). || مرد رفته موی پیش سر. (منتهی الارب ). الاصلع. (اقرب الموارد). || مرد سترده موی سر. (منتهی الارب ). الم...