کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شنیق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شنیق
لغتنامه دهخدا
شنیق . [ ش َ ] (ع اِ) چوبی است که بر آن قرصه ٔ شهد را بردارند و در پهنخانه ٔ زنبور عسل آن را برپا کنند و این وقتی باشد که زنبور اولاد و بچگان خود را شهد خوراند. || پسرخوانده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (ص ) مشنوق . (اقرب الموارد).
-
شنیق
لغتنامه دهخدا
شنیق . [ ش ِن ْ نی ] (ع ص )جوان خویشتن بین . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
پهنخانه
لغتنامه دهخدا
پهنخانه . [ پ َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) عرض ٌ خلیه . کندوی عسل : شنیق چوبیست که بر آن قرصه ٔ شهد را بردارند و در پهنخانه ٔزنبور عسل آن را بر پا کنند و این وقتی باشد که زنبور اولاد و بچگان خود را شهد خوراند. (منتهی الارب ).
-
شنق
لغتنامه دهخدا
شنق . [ ش َ ] (ع مص ) بازایستانیدن شتر را به سخت کشیدن مهار چنانکه پس گردن آن به پیش پالان چسبیده یا سر را نیک بردارد به وقتی که بر وی نشسته باشی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). شتر بازکشیدن به مهار. (زوزنی ). سر شتر به ماهار بازکشیدن . (تاج المص...
-
تشنیق
لغتنامه دهخدا
تشنیق . [ت َ ] (ع مص ) چوب شنیق در خانه ٔ کبت انگبین کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || تقطیع بالطول . (تاج المصادر بیهقی ). پاره پاره نمودن وآراستن چیزی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از قطر المحیط). در معنی این مصدر ...