کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شماره شش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شماره زن
لغتنامه دهخدا
شماره زن . [ ش ُ رَ / رِ زَ ] (نف مرکب ) شماره زننده . || (اِ مرکب ) آلتی است فلزی که به وسیله ٔ آن پس از چاپ کردن اوراق شماره زده میشود. در قسمت بالای آن دستگیره ای فنری است که اگر آنرا با دست به طرف پایین فشار دهیم به وسیله ٔ شماره های فلزی که در د...
-
شماره زنی
لغتنامه دهخدا
شماره زنی . [ ش ُ رَ / رِ زَ ] (حامص مرکب ) عمل شماره زدن به وسیله ٔ شماره زن . (فرهنگ فارسی معین ). شماره زدن برصفحات کتاب و دفتر و جز آن . رجوع به شماره زن شود.
-
شماره گاه
لغتنامه دهخدا
شماره گاه . [ ش ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) شمارگاه . (ناظم الاطباء). رجوع به شمارگاه شود.
-
شماره گیر
لغتنامه دهخدا
شماره گیر. [ش ُ رَ / رِ ] (نف مرکب ) شمارگیر. شماره گر. حاسب . محاسب . حسیب . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شمارگیر شود.
-
جستوجو در متن
-
الکتر
لغتنامه دهخدا
الکتر. [ اِ ل ِ ت ُ ] (اِخ ) شاهزادگان آلمانی که حق انتخاب امپراتور را داشتند شماره ٔ آنان در زمان بول در شش تن بود (1356 م .) و بعدها شماره ٔ آنان به 9 و 10 تن رسید (1803 م .) این حق را ناپلئون اول به سال 1806 م . لغو کرد ولی هس کاسل نام آن را تا سا...
-
زیراه
لغتنامه دهخدا
زیراه . (اِخ ) (ناحیه ٔ ...دشتستان ) اصل زیراه زیرآب بوده است برای آنکه در زیر رودخانه ٔ دالکی افتاده است میانه ٔ مشرق و شمال بوشهر است . قصبه ٔ این ناحیه زیراه است یازده فرسنگ از بوشهر و سی و پنج فرسنگ از شیراز دور افتاده است . شماره ٔ خانه های زیرا...
-
کاد
لغتنامه دهخدا
کاد. (اِخ ) نام یکی از دوازده پسر یعقوب از کنیزکی بنام فلهه . (از حبیب السیرچ خیام ج 1 ص 59). اولادصلبی او (کاد) شش تن بودند و اعقاب ایشان به وقت شماره ٔ مذکور چهل و یکهزار و پنجاه مرد مبارز بقلم آمدو مقتدای ایشان یاساف بن اعوائیل بود. (ایضاً ج 1 ص 7...
-
امشاسپند
لغتنامه دهخدا
امشاسپند. [ اَ پ َ ] (اِ) فرشته و ملک . (برهان قاطع) (آنندراج )(انجمن آرا). امشاسپند در اوستا اَمِشَه سپَتَه آمده ، مرکب است از دو جزء، جزء اول «اَمشه » نیز مرکب است از «اَ» علامت نفی و مشه از ریشه ٔ مَر بمعنی مردن . جزء دوم سپنته یعنی مقدس مجموعاً ب...
-
جفت آوردن
لغتنامه دهخدا
جفت آوردن . [ ج ُ وَ دَ ] (مص مرکب ) پیوستن و متصل کردن . (ناظم الاطباء). قرین کردن دو چیز را با یکدیگر : دو گوهر یکی آتش و دیگر آب بدل یک ز دیگر گرفته شتاب تو خواهی که برخیره جفت آوری همی باد را در نهفت آوری . فردوسی .|| زوج آوردن . (ناظم الاطباء). ...
-
حبیب اﷲ خان
لغتنامه دهخدا
حبیب اﷲ خان . [ ح َ بُل ْ لاه ] (اِخ ) (امیر...) پسر امیرعبدالرحمن خان . امیر افغانستان پنجمین خان بار کزائی که در سال هزارودویست وهشتادوهشت هَ . ق . متولد و در هزاروسیصدونوزده هَ . ق . به جای پدر بر کرسی امارت نشسته بود. وی در جمادی الاولی سنه ٔ هزا...
-
طیبی
لغتنامه دهخدا
طیبی . [ طَی ْ ی ِ ] (اِخ ) ناحیه ٔ ایل طیبی ، از ایلات لیراوی کوه و در شماره نزدیک به دوهزار خانوار باشند و بر چندین تیره قسمت شده اند: اولاد تاج طیب ، تاحسین شاهی ، تارضائی ، تاعین علی ، تاماولی ، تامرادی ، تاویسی ، چارگاهی ، خواجه دزکی ، سل شهر وس...
-
هایدن
لغتنامه دهخدا
هایدن . (اِخ ) فرانتس یوزف . موسیقیدان اتریشی که به سال 1732 در رورائو قصبه ٔ مرزی اتریش به دنیا آمده از کودکی به موسیقی علاقه داشت و به زودی در زمره ٔ آوازخوانان و نوازندگان ویلن درآمد، در کنسرتی به رهبری پرپرا شرکت کرد و اصول آوازهای ایتالیایی و ها...
-
باغ چهلستون
لغتنامه دهخدا
باغ چهلستون . [ غ ِ چ ِ هَِ س ُ ] (اِخ ) باغی است در اصفهان که هرضلع آن حدود 250 گز طول دارد و مساحت آن 67 هزارگز است و کاخ معروف چهلستون در داخل آن است . اشعار کتیبه ای که اخیراً به دست آمده ، حکایت از احداث باغ در زمان شاه عباس دوم صفوی دارد و بیت ...
-
شوری
لغتنامه دهخدا
شوری . [ را ] (ع اِمص ) مشورت کردن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). مشورت . (مهذب الاسماء). کنکاش . کنکاش کردن . (منتهی الارب ). مشورة. (غیاث اللغات ). مشورت و کنکاش . (ناظم الاطباء). مشاورت . سگالش . (یادداشت مؤلف ). رایزنی . (فرهنگ فارسی معین ) : و امر...