کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شمائل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شمائل
لغتنامه دهخدا
شمائل . [ ش َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ شَمال (علی غیر قیاس ). (منتهی الارب ). || ج ِ شمال . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || شمایل . شکل . وضع : هرنکته ای که گفتم در وصف آن شمائل هر کس شنید گفتا لله در قائل . حافظ.رجوع به شمایل شود.|| (اصطلاح تصوف ) امتزاج ج...
-
جستوجو در متن
-
آسان
لغتنامه دهخدا
آسان . (ع اِ)ج ِ اُسُن . شمائل . اخلاق . || ج ِ اُسُن ، به معنی بقیه ٔ پیه . || رشته های رسن و دوال .
-
حق بجانب
لغتنامه دهخدا
حق بجانب . [ ح َ ب ِ ن ِ ] (ص مرکب ) آنکه حق با اوست از دو خصم .- صورت حق بجانب ؛ آنکه ظاهر مَلامِح و شمائل وی چنان نماید که حق با اوست .
-
حسن افندی
لغتنامه دهخدا
حسن افندی . [ ح َ س َ اَ ف َ ] (اِخ ) او راست : شرح شمائل الترمذی بولاق در 1254 هَ . ق . (معجم المطبوعات ).
-
شمأل
لغتنامه دهخدا
شمأل . [ ش َ ءَ ] (ع اِ) لغتی است در شَمال یا شِمال که بادی است . (منتهی الارب ). شمال . ج ، شمائل . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به شمال شود.
-
حسام نقشبندی
لغتنامه دهخدا
حسام نقشبندی . [ ح ُ م ِ ن َ ب َ ] (اِخ ) حسن بن محمدبن حسن ساکن استانبول بود و در 1282 هَ . ق . درگذشت . او راست : شرح شمائل ترمذی . (هدیةالعارفین ج 1 ص 302).
-
عبدالمؤمن
لغتنامه دهخدا
عبدالمؤمن . [ ع َ دُل ْ م ُءْ م ِ ] (اِخ ) ابن خطیب عبدالحق بن شمائل البغدادی الحنبلی . از دانشمندان بغداد بود. او راست : معجم فی رجال الحدیث . شرح المحرر در شش جزو و او را نظمی است . وی به سال 658 هَ . ق . متولد شد ودر 739 هَ . ق . بدانجا درگذشت . ...
-
تبریزی
لغتنامه دهخدا
تبریزی . [ ت َ ] (اِخ ) محمدبن السیدمحمدبن عبداﷲ الحسینی التبریزی عفیف الدین الشافعی . وی ساکن مدینه بود و بسال 855 هَ . ق . در همانجا درگذشت . او راست : حاشیه ٔ بر اربعین النوویة. حاشیه ٔ بر شمائل . مولد النبی صلی اﷲ علیه و سلم . نفائس التنصیص فی شر...
-
قبائل
لغتنامه دهخدا
قبائل . [ ق َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ قبیله : چشم بد از تو دور ای بدیع شمائل یار من و شمع جمعو میر قبائل . سعدی .- قبائل بنی اسرائیل ؛ اسباط بنی اسرائیل .رجوع به قبایل و قبیله شود.|| قبائل رأس ؛ استخوانهای سر. صفائح جمجمه .
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن خیرالدین آیدینی گوزل حصاری معروف بخواجه اسحاق افندی . وی شمائل النبی تألیف ابوعیسی و مقدمةالادب زمخشری را به نام اقصی الارب فی ترجمةمقدمةالادب را بترکی ترجمه کرده است . وفات او به سال 1120 هَ . ق . بود.
-
اوغاد
لغتنامه دهخدا
اوغاد. [ اَ ] (ع ص ) ج ِ وَغْد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (المنجد) (از اقرب الموارد). ج ِ وَغْد، به معنی ناکس و فرومایه : فمتی تقر العین من ولدالزناو متی تطیب شمائل الاوغاد. (جهانگشای جوینی ).رجوع به وغد شود.
-
حسن نقشبندی
لغتنامه دهخدا
حسن نقشبندی . [ ح َ س َ ن ِ ن َ ب َ ] (اِخ ) ابن محمدبن حسن بن محمد حسام الدین ساکن استانبول و درگذشته ٔ 1284 هَ . ق . اوراست : شرح شمائل ترمذی . (هدیة العارفین ج 1 ص 302).
-
تشویر دادن
لغتنامه دهخدا
تشویر دادن . [ ت َش ْ دَ ] (مص مرکب ) شرمگین کردن . خجل کردن . (یادداشت مرحوم دهخدا) : کند لطائف طبع تو بحر را حیران دهد شمائل حلم تو کوه را تشویر. انوری (از آنندراج ).ز مکر طاعن طاعون گرفته ایمن باش که بانگ سگ ندهد نور ماه را تشویر. بدر جاجرمی .و رج...
-
خار نهادن
لغتنامه دهخدا
خار نهادن . [ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) جفا کردن . (آنندراج ) (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری ) : عارض او در نکوئی خار بر گل می نهدقامت او در شمائل تاب عرعر می دهد. مجیرالدین بیلقانی (از آنندراج ).|| نافرمانی کردن . (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری ).