کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شسوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شسوب
لغتنامه دهخدا
شسوب . [ ش َ ] (ع ص ) ماده شتری که بچه اش در سرما مرده باشد و دیگر شیر ندهد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
شسوب
لغتنامه دهخدا
شسوب . [ ش ُ ] (ع مص ) باریک میان شدن اسب . (المصادر زوزنی ). باریک میان شدن اسب از نزاری . (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
شصوب
لغتنامه دهخدا
شصوب . [ ش ُ ] (ع مص ) مصدر به معنی شَصب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سخت شدن زندگانی کسی . (آنندراج ). رجوع به شصب شود. || بسیار شدن گشنی ماده شتر و باردار نگردیدن آن . || دشوار گردیدن کار. (آنندراج ). سخت شدن کار. (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر ...
-
جستوجو در متن
-
شسابة
لغتنامه دهخدا
شسابة. [ ش َ ب َ ] (ع مص ) خشک و لاغر گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شَسَب . شسوب . (از اقرب الموارد). رجوع به دو مصدر مذکور شود.