شصوب . [ ش ُ ] (ع مص ) مصدر به معنی شَصب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سخت شدن زندگانی کسی . (آنندراج ). رجوع به شصب شود. || بسیار شدن گشنی ماده شتر و باردار نگردیدن آن . || دشوار گردیدن کار. (آنندراج ). سخت شدن کار. (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). رجوع به شصب شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.