کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاهورد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شاهورد
لغتنامه دهخدا
شاهورد. [ هَْ وَ ](اِ مرکب ) شادورد. شایورد. هاله و طوق و خرمن ماه . (برهان قاطع) (از ناظم الاطباء). آن بخار که چون ابری گرد ماه در آمده باشد چون سپری . و گروهی سرایچه خوانند و تازیان هاله گویند. (از آنندراج ) : یکی همچون پرن در اوج خورشیدیکی چون شاه...
-
جستوجو در متن
-
شایورد
لغتنامه دهخدا
شایورد. [ ی ْ وَ ] (اِ مرکب ) شادورد. شاه ورد. هاله و طوق ماه . (از آنندراج ). خرمن ماه باشد. (برهان قاطع). آن بود که گرد ماه اندر آمده باشد و بتازی هاله گویند. (لغت فرس اسدی ). طوق ماه بود. (فرهنگ نظام ). هاله ٔ ماه . (فرهنگ سروری ). خرمن و هاله ٔ م...
-
هاله
لغتنامه دهخدا
هاله . [ ل َ / ل ِ ] (ع اِ) خرمن ماه را گویند.و آن حلقه و دایره ای است که شبها از بخار بر دور ماه بهم میرسد، چنانکه ماه مرکز آن دایره میگردد. (برهان قاطع). حلقه و دایره باشد که بر گرد ماه به سبب بخارات ارضی پدید آید و گویند آن هاله علامت باران است . ...