کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاجر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شاجر
لغتنامه دهخدا
شاجر. [ ج ِ ] (ع ص ) بازدارنده . (منتهی الارب ). برگرداننده ٔ از کار و بازدارنده ٔ از آن . (ناظم الاطباء). || (اِ) سختی روزگار. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
شاجرة
لغتنامه دهخدا
شاجرة. [ ج ِ رَ ] (ع ص ) مؤنث شاجر. ج ، شواجر. (ناظم الاطباء). رجوع به شاجر شود.
-
شواجر
لغتنامه دهخدا
شواجر. [ ش َ ج ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ شاجر. و رماح شواجر؛ نیزه های مختلف بعض آن در بعض درآمده . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || ج ِ شاجرة. (ناظم الاطباء). و رجوع به شاجر و شاجرة شود.
-
جراح
لغتنامه دهخدا
جراح . [ ج َرْ را ] (اِخ ) ابن شاجر ذروی صبیانی .شاعری بود که در قرن نهم هجری در وادی صبیا بدنیا آمد و دیوان شعری دارد. رجوع به معجم المؤلفین شود.
-
مشاجرة
لغتنامه دهخدا
مشاجرة. [ م ُ ج َ رَ ] (ع مص ) چریدن اشتر درخت را از نایافت گیاه . (تاج المصادر بیهقی ): شاجر المال مشاجرة؛ درخت چرانیدن شتر را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از محیط المحیط). || منازعت کردن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از محیط المحیط) (ناظم ا...