کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شابود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شابود
لغتنامه دهخدا
شابود. [ ب ْ وَ ] (اِ) بمعنی هاله و طوق وخرمن ماه باشد. (برهان ). مصحف شایورد است . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رجوع به شابورد و شایورد شود.
-
جستوجو در متن
-
شارود
لغتنامه دهخدا
شارود. [ رْ وَ ] (اِ) بمعنی شابود است که هاله و خرمن و طوق ماه باشد. (برهان ). مصحف «شادورد» مبدّل «شایورد» است .(حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رجوع به شایورد شود.
-
خرگاه قمر
لغتنامه دهخدا
خرگاه قمر. [ خ َهَِ ق َ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از هاله باشد و آن دایره ای است که بعضی اوقات از بخار بهم میرسد چنانچه ماه مرکز آن دایره می گردد. (برهان قاطع).برهون . برهنون . خرگاه ماه . خرگاه مه . خرمن ماه . خرمن مه . سابود. شادورد. شاب...
-
هاله
لغتنامه دهخدا
هاله . [ ل َ / ل ِ ] (ع اِ) خرمن ماه را گویند.و آن حلقه و دایره ای است که شبها از بخار بر دور ماه بهم میرسد، چنانکه ماه مرکز آن دایره میگردد. (برهان قاطع). حلقه و دایره باشد که بر گرد ماه به سبب بخارات ارضی پدید آید و گویند آن هاله علامت باران است . ...