کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیطره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سیطره
لغتنامه دهخدا
سیطره . [ س َ طَ رَ ] (ع مص ) برگماشته شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (دهار) (مجمل اللغة). مراقبت و تعهد احوال کسی یا گروهی کردن . (از اقرب الموارد). || غالب گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). غلبه یافتن . تسلط یافتن . چیره گشتن . || (اِمص ...
-
جستوجو در متن
-
غالب گردیدن
لغتنامه دهخدا
غالب گردیدن . [ ل ِ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) چیره شدن . مسلط گشتن . سیطرة.
-
برگماشته
لغتنامه دهخدا
برگماشته . [ ب َ گ ُ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) منصوب . نصب شده . (فرهنگ فارسی معین ). سِلطیط. مُسطِّر. مسلط. مُسیطر. || وکیل و مباشر. (ناظم الاطباء). کارران . موکَّل .- برگماشته شدن ؛ منصوب شدن . تَسطیر. تسلّط. تَسیطُر. سَیطرة. (دهار) (ترجمان القرآن ...
-
کاکی بن نعمان
لغتنامه دهخدا
کاکی بن نعمان . [ ی ِن ِ ن ُ ] (اِخ ) یکی از افراد خاندان کاکی است . رابینو در سفرنامه درباره ٔ آن خاندان چنین آرد: خاندان کاکی حکمرانان اشکور در گیلان بوده اند. این خاندان در ابتداء امر به کمک دعاة علوی برخاستند و آنان را در استیلاء بر طبرستان یاری ...
-
دیکتاتوری
لغتنامه دهخدا
دیکتاتوری . [ ت ُ ] (حامص ) سیطرة. خودرأیی . استبداد. مطلق العنانی . عمل دیکتاتور. حکومت مطلقه ٔ فردیا گروه یا طبقه بدون اینکه ملازم رضایت مردم باشد. این اصطلاح از دوره ٔ رومیها سابقه دارد. حکومتهای دیکتاتوری اعم از اینکه تحت اراده ٔ یک شخص یا گروه ...
-
چیرگی
لغتنامه دهخدا
چیرگی . [ رَ / رِ] (حامص ) حالت و چگونگی چیره . چیره بودن . چیر بودن .غلبه . تسلط. قهر. سیطره . استیلاء. پیروزی . تفوق . برتری . دست . ید. (یادداشت مؤلف ). زبردستی : چوآمد به تخت اندرون تیرگی گرفتند ترکان برآن چیرگی . فردوسی .همه چیرگی با منوچهر بو...
-
پیله
لغتنامه دهخدا
پیله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) محفظه ٔ ابریشمین کرم ابریشم . ماده ای که کرم ابریشم از لعاب دهن دور خود می تند و در ساخت ابریشم بکار می آید. (فرهنگ نظام ). بادامه . آن بادامچه بود که ابریشم ازاو گیرند. (لغت نامه ٔ اسدی ). اصل ابریشم و غوزه ٔ ابریشم که کرم ...
-
دولت
لغتنامه دهخدا
دولت . [ دَ / دُو ل َ ] (ع اِ) ثروت و مال . نقیض نکبت . مال اکتسابی و موروثی . (ناظم الاطباء). مال . مال و ظفر را دولت بدان سبب گویند که دست به دست میگردد. (از غیاث ). ثروت و مکنت و نعمت . (یادداشت مؤلف ) : پیر و فرتوت گشته بودم سخت دولت تو مرا بکرد...
-
غز
لغتنامه دهخدا
غز. [ غ ُ ] (اِخ ) صنفی از ترکان غارتگر بوده اند که در زمان سلطان سنجر قوت گرفتند و خراسان را به تصرف آوردند و سلطان سنجر را گرفته در قفس کردند. (برهان قاطع). غُزّ گروهی از ترکان است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جنسی است از ترکان . (مهذب الاسماء). کل...
-
خاورشناسی
لغتنامه دهخدا
خاورشناسی . [ وَ ش ِ ] (حامص مرکب ، اِ مرکب ) عمل خاورشناس . خاورشناسی به رشته ای از معارف بشری اطلاق میشود که بحث از زبان و علم و ادب ملل خاور می کند. از آنجا که موضوع این علم فرهنگ ملل خاور است دامنه ٔ آن در معنای خود بسیار وسیع است و باطلاق عام شا...