کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیاره های ناوبری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سیارة
لغتنامه دهخدا
سیارة. [ س َی ْیا رَ ] (ع اِ) قافله . کاروان . (آنندراج ) (غیاث ). قافله . (از منتهی الارب ). کاروان . (دهار) (مهذب الاسماء) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی 60) : یوسفی را که ز سیاره بصد جان بخرندبی محاباش بزندان مدر بازدهید. خاقانی (دیوان چ سجادی ص...
-
سبعه ٔ سیاره
لغتنامه دهخدا
سبعه ٔ سیاره . [ س َ ع َ / ع ِ ی ِ س َی ْ یا رَ / رِ ] (اِخ ) هفت اختر. کواکب سبعه که عبارتند: قمر، عطارد، زهره ، شمس ، مریخ ، مشتری ، زحل : کواکب ، مه و تیر و ناهید می دان چو خورشید و بهرام و برجیس و کیوان .(از یادداشت مؤلف ).
-
هفت سیاره
لغتنامه دهخدا
هفت سیاره . [ هََ س َی ْ یارَ / رِ ] (اِ مرکب ) هفت ستاره ٔ سیار که عبارت از ماه ، تیر، زهره ، آفتاب ، بهرام ، برجیس و کیوان است . هفت خدنگ . هفت دختر خضرا. هفت دُر. هفت سالار : ز سیر هفت سیاره ، ز دور هفت فلک نظیر تو نتوان یافتن به هفت اقلیم . سوزنی...