کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سَرِيّاً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
لامسر
لغتنامه دهخدا
لامسر. [ س َ ] (اِخ ) (قلعه ٔ...) یکی از قلاع اسماعیلیه کنار رود شاهرود واقع در رودبار الموت قزوین . رجوع به اَثر (امیر...) ملکشاهی شود. این قلعه را لَمْبَه سَریا لنبه سَر نیز گویند. رجوع به این دو کلمه شود.
-
دامیة
لغتنامه دهخدا
دامیة. [ ی َ ] (ع ص ) تأنیث دامی . که خون ترابد.- لثة دامیة ؛ که خون ازو آید: جید [ شحم الرمان ] للثة الدامیة.|| شکستگی سر که خون برود. شکستگی سر که خون روان شود. (ذخیره ٔ خوارمشاهی ). || سرشکستگی که خون پیدا آید از وی و نرود. (منتهی الارب ). شکستگی...
-
طرة
لغتنامه دهخدا
طرة. [ طُرْ رَ ] (ع اِ) کرانه ٔ جامه که پرزه ندارد. (منتهی الارب ). || کرانه ٔ وادی . کرانه ٔ جوی . کرانه و طرف هر چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کنار. (نصاب ). حاشیه : و گوشه ٔ طره ٔ عفتشان به سرانگشت خیانت کسی فرونکشیده . (مقدمه ٔ دیوان حافظ چ ق...
-
یا
لغتنامه دهخدا
یا. (حرف ربط) حرف ربط است . صاحب غیاث اللغات و آنندراج آرند: در فارسی از حروف عاطفه است و افاده ٔ معنی تردید کند و از شأن اوست که بر معطوف علیه و معطوف هر دو آید در این صورت مدخول یکی منفی و مدخول دیگری مثبت باشد مثلاًیا مردی یا نامردی . یا مرد باش ...