کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سهیم شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شرکت کردن
لغتنامه دهخدا
شرکت کردن . [ ش ِ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شرکت جستن . دخالت نمودن . وارد شدن . پیوستن . به جمع درآمدن : محصلین در امتحانات نهایی شرکت کردند. (یادداشت مؤلف ). رجوع به شرکت جستن شود. || انباز شدن . شریک شدن . سهیم شدن : «با پنج نفر شرکت کرد و ماشین خر...
-
غرم
لغتنامه دهخدا
غرم . [ غ َ ] (ع مص ) لازم شدن بر کسی تاوان . (از منتهی الارب ) . || پرداختن دیه و وام و جز آن . (از اقرب الموارد).غُرم . غرامة. مَغرَم . (اقرب الموارد). || پرداختن سهم خود. || سهیم بودن در یک هزینه ٔ عمومی . (دزی ج 2 ص 209). || زیان بردن در تجارت . ...
-
ترعه ٔ سوئز
لغتنامه دهخدا
ترعه ٔ سوئز. [ ت ُ ع َ / ع ِ ی ِ ءِ ] (اِخ ) قناةالسویس . (المنجد). ترعه ای که بحر احمر را به دریای متوسطمتصل میکند و طول آن 168هزار گز است و به سال 1869 م . از بورسعید (پورت سعید) تا بندر سوئز حفر گردید. (از المنجد). ترعه ٔ سوئز بوسیله ٔ «فردینان دو...
-
انباز
لغتنامه دهخدا
انباز. [ اَم ْ ] (ص ) شریک . (برهان قاطع) (آنندراج ) (دهار) (مؤید الفضلاء) (هفت قلزم ). شقیص . (منتهی الارب ، ذیل ش ق ص ). مشارک . سهیم . قسیم : گشاده بر ایشان بود راز من بهر کار باشند انباز من . فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 1 ص 67).خداوند بی یار و ان...
-
طالبوف
لغتنامه دهخدا
طالبوف . [ ل ِ ب ُ ] (اِخ ) طالب اُف . حاجی ملاعبدالرحیم پسر استاد ابوطالب نجار تبریزی سرخابی در سال 1250 هَ . ق . متولد شد و در حدود شانزده سالگی به تفلیس رفت و به تحصیل زبان روسی و ادبیات آن پرداخت و متدرجاً نزد حکام و علماء روسیه به درستکاری وراست...
-
خورشید
لغتنامه دهخدا
خورشید. [ خوَرْ / خُرْ ] (اِ) (از: خور+ شید) خور. مهر. هور. شمس . شارق . بیضاء. شید. (مهذب الاسماء).روز. غزاله . (یادداشت بخط مؤلف ). ستاره ای که جاذبه ٔ گرانشی آن اجرام منظومه ٔ شمسی را بر مداراتشان نگاه میدارد. نزدیکترین ثوابت است به زمین و با وجو...
-
خاورشناسی
لغتنامه دهخدا
خاورشناسی . [ وَ ش ِ ] (حامص مرکب ، اِ مرکب ) عمل خاورشناس . خاورشناسی به رشته ای از معارف بشری اطلاق میشود که بحث از زبان و علم و ادب ملل خاور می کند. از آنجا که موضوع این علم فرهنگ ملل خاور است دامنه ٔ آن در معنای خود بسیار وسیع است و باطلاق عام شا...
-
ایران
لغتنامه دهخدا
ایران . (اِخ ) پهلوی ، «اِران » . به کشور ایران در عهد ساسانی «اران شتر» میگفتند. در عصر هخامنشی ایی ریا نام قوم ایرانی بود و این کلمه را نام قوم اُسِّت ِ قفقاز بصور «ایرون »، «ایرو» و «ایر» بخود اطلاق کرده اند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). کلمات آریا، آ...