کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سلغریان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سلغریان
لغتنامه دهخدا
سلغریان . [ س َ غ ُ ] (اِخ ) (ج ِ سلغری ، منسوب به سلغر).یا اتابکان فارس که از 543 تا 686 هَ .ق . در فارس حکومت کرده اند. این خاندان به سلغر، رئیس دسته ای از ترکمانان قبچاق انتساب دارند. یکی از نوادگان سلغر به نام سنقربن مودود در سال 543 هَ .ق . بر ف...
-
جستوجو در متن
-
طاق خان
لغتنامه دهخدا
طاق خان . (اِخ ) یکی از نیاهای سلغریان : حمداﷲ مستوفی ذیل شعبه ٔ اول سلغریان آرد: بروایتی اصل ایشان از نسل سلغر است و او از تخم طاق خان پسر انتموزخان بود. (تاریخ گزیده ص 503).
-
سلغر
لغتنامه دهخدا
سلغر. [ س َ غ ُ ] (اِخ )جد سلغریان یا اتابکان فارس (قرن 5 هجری ) و رئیس یکدسته از ترکمانان قبچاق بود، که با طایفه ٔ خود به خراسان کوچ کرد، و پس از یک دوره تاخت و تاز بخدمت طغرل بیک پیوست و نزد او رتبه ٔ حاجبی یافت . سنقربن مودود مؤسس سلغریان نواده ٔ...
-
آبش خاتون
لغتنامه دهخدا
آبش خاتون . [ ب ِ ] (اِخ ) دختر اتابک سعدبن ابی بکر از سلغریان . او پس از هلاک سلجوقشاه در 666 هَ . ق . پادشاهی فارس یافت و بمیل هلاکو با منکوتیمور ازدواج کرد، و به سال 685 در تبریز درگذشت ، و بمرگ او سلسله ٔ سلغریان منقرض گردید.
-
سنقر
لغتنامه دهخدا
سنقر. [ س ُ ق ُ ] (اِخ ) ابن مودود. سردودمان اتابکان فارس یا سلغریان . جلوس 543 متوفی 557 هَ . ق . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به سلجوقیان و سلاجقه شود.
-
سلجوق شاه
لغتنامه دهخدا
سلجوق شاه . [ س َ ] (اِخ ) ابن سلغربن سعد.هشتمین از اتابکان فارس سلغریان جلوس 660 هَ .ق . وفات 662 هَ .ق . است . (فرهنگ فارسی معین ) : دفتر ز شعر گفته بشوی و دگر مگوی الا دعای دولت سلجوق شاه را. سعدی .بدور دولت سلجوقشاه سلغرشاه خدایگان معظم اتابک اعظ...
-
رشید
لغتنامه دهخدا
رشید. [ رَ ] (اِخ ) عزالدین رشیدبن بنجیربن محمودبن احمد شیرازی . از شعرای قرن ششم هَ . ق . معاصر اتابک تکله بن زنگی (571-591 هَ . ق .). و اتابک سعدبن زنگی (591-623 هَ. ق .). از سلغریان فارس . صاحب شدالازار چند بیت شعر عربی و اندکی از شرح حال او را آو...
-
ابوطاهر
لغتنامه دهخدا
ابوطاهر. [ اَ هَِ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن حسن فضلویه . سرسلسله ٔ امرای هزاراسپی لرستان و آنان مدت دویست سال (543 - 740 هَ . ق .) در لرستان حکومت داشتند و به اتابکان لرستان یا آل فضلویه معروفند. ابوطاهر از طرف سلغریان مأمور نشاندن فتنه ٔلر بزرگ شد...
-
اتابکان فارس
لغتنامه دهخدا
اتابکان فارس . [ اَ ب َ ن ِ ] (اِخ ) یا سلغریان که از 543 تا 686 هَ . ق . در فارس حکومت راندند. سلغر رئیس یکدسته از ترکمانان بود که با طایفه ٔ خود بخراسان کوچ کرد و پس از یک دوره تاخت و تاز بخدمت طغرل بیک پیوست و نزد او رتبه ٔ حاجبی یافت . این سلسله ...
-
سابق
لغتنامه دهخدا
سابق . [ ب ِ ] (اِخ ) شوهر خواهر اتابک مظفرالدین زنگی بن مودود (557 - 571) از اتابکان سلغری فارس است . و رباط سابقی بیضا منسوب بدوست . در سال 557 هنگامی که سنقر نخستین فرمانروای سلغری در گذشت برادرش زنگی که منصب ولایت عهد داشت در شیراز نبود. سابق بات...
-
سعد
لغتنامه دهخدا
سعد. [ س َ ] (اِخ ) ابن زنگی بن مودود از سلغریان فارس و پنجمین تن از اتابکان این سرزمین است . وی بسال 599 بر اتابک طغرل غلبه یافت و خود اتابک فارس گردید. و بسال 600 به طرف اصفهان حرکت نمود و بسال 602 کرمان را تحت اطاعت درآورد و بسال 614 عازم عراق شد....
-
فریدالدین
لغتنامه دهخدا
فریدالدین . [ ف َ دُدْ دی ] (اِخ ) احول اسفراینی از شعرای قرن هفتم هجری است که بیشتر عمرخود را در اصفهان و سپس در شیراز در دربار اتابکان فارس گذرانیده و اواخر عمر او همزمان با روزگار جوانی سعدی بوده است . وی مداح خاص اتابک عضدالدین سعدبن زنگی (591 - ...
-
اتابکان لرستان
لغتنامه دهخدا
اتابکان لرستان . [ اَ ب َ ن ِ ل ُ رِ ] (اِخ ) صاحب حبیب السیر آرد: لرستان منقسم به دو قسمت لر بزرگ و لر کوچک است و منشاء این تقسیم و وجه تسمیه آنکه در قدیم ألایام دو برادر بودند بزرگ بدر نام داشت و کوچک ابومنصور معاصر یکدیگر در دو موضع از آن ولایت ا...
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین .[ جُدْ دی ] (اِخ ) (ابوالفتح ...) ابن دارست شیرازی از وزراء سلجوقیان است و چند بار وزارت سلطان مسعودبن محمدبن ملکشاه (526- 547 هَ . ق .) را داشت و در جنگی که بین سلطان مسعود و سنجر روی داد مسعود شکست خورد و تاج الدین اسیر گشت :... و حملت م...