کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سروکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
سر و کار
لغتنامه دهخدا
سر و کار. [ س َ رُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) خواهش ، چون لفظ سر بمعنی میل و خواهش است . (غیاث ). خواهش ، چه لفظ سر بمعنی میل و خواهش است و با لفظ افتادن و بسامان شدن مستعمل است . (آنندراج ). || کار. (غیاث ). معامله و کار. (آنندراج ). کار. علاقه . ارت...
-
جستوجو در متن
-
پنج و ده
لغتنامه دهخدا
پنج و ده . [ پ َ ج ُ دَه ْ ] (اِ مرکب ) معامله . سروکار : خردان و بزرگان فلک را بگه سعدجز با شه ما با دگران پنج و دهی کو؟سنائی .
-
فلزکاری
لغتنامه دهخدا
فلزکاری . [ ف ِ ل ِ ] (حامص مرکب ) اشتغال به کارهایی که با فلز سروکار دارد، چون ساختن ظروف و ابزار. || (اِ مرکب ) جایی که در آن اشیاء فلزی سازند، مانند آهنگری و مسگری .
-
دل خوردن
لغتنامه دهخدا
دل خوردن . [ دِ خوَر / خُر دَ ] (مص مرکب ) غم و غصه خوردن . (از آنندراج ). || غذای روحانی خوردن . خوراک از حقایق و معانی ساختن . با حقیقت سروکار داشتن . (فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی ) : دل بخور تا دایما باشی جوان از تجلی چهره ات چون ارغوان .مولوی .
-
نواب
لغتنامه دهخدا
نواب . [ ن َوْ وا ] (اِخ ) میر نواب بنارسی ، فرزند حکیم سیدعلی خان مرشدآبادی . از پارسی گویان هند است و به پارسی و اردو اشعار دارد. او راست :ما قبله جز آن ابروی خمدار نداریم با مسجد و بتخانه سروکار نداریم هر فتنه که بیدار شد از طالع ما بوداین طرفه که...
-
گوپانان
لغتنامه دهخدا
گوپانان . (اِخ ) ناحیه ٔ دارابگرد. (ترجمه ٔ ایران در زمان ساسانیان چ 2 ص 106). اما لفظ گوپانان که کریستنسن آورده و جزء مَحال ّ دارابگرد شمرده است در تاریخ طبری ودر کتاب الخراج قدامةبن جعفر «جوبانان » ضبط شده است . بنابر کتاب اخیر فاصله ٔ این مکان تا ...
-
سودا داشتن
لغتنامه دهخدا
سودا داشتن . [ س َ / سُو ت َ ] (مص مرکب ) اندیشه و خیال کسی یاچیزی را داشتن . خواستار و خواهان بودن : هرکه سودای تو دارد چه غم از سود و زیانش نگران تو چه اندیشه ز بیم دگرانش . سعدی .جانم از پختن سودای وصال تو بسوخت تو من خام طمع بین که چه سودا دارم ....
-
اتباع
لغتنامه دهخدا
اتباع . [ اَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ تابع. تبع. پس روان . پس روندگان . تابعین . پیروان : صندوق های شکاری برگشادند تا نان بخوردند و اتباع و غلامان وحاشیه همه بخوردند. (تاریخ بیهقی ). بخدمت پادشاه نبوده است و عادت و اخلاق ایشان پیش چشم نمی دارد که سروکار نبود...
-
شیاطین
لغتنامه دهخدا
شیاطین . [ ش َ ] (ع اِ) ج ِ شیطان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ابوشفقل ، ابولیلی ، ابوشفشاف ، ابناعیان از کنیه های اوست . (ترجمان جرجانی ) (دهار) (یادداشت مؤلف ). شیطانها. دیوها و جنها. (ناظم الاطباء). رجوع به شیطان شود : تا بدانگ...
-
روز بازار
لغتنامه دهخدا
روز بازار. [ زِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رونق کار و بار و گرمی بازار. (از برهان قاطع). رواج و رونق . (فرهنگ رشیدی ) رونق بازار وگرمی خریدار. (فرهنگ شعوری ). وقت رونق و رواج . (فرهنگ نظام ). گرمی و رواج بازار. (آنندراج ) : اگر دیده بان دود بیند بروز...
-
حجره
لغتنامه دهخدا
حجره . [ ح ُ رَ ] (ع اِ) پاره ای زمین دیوار در کشیده ٔ مسقف . پاره ای از زمین . (دهار). ج ، حُجَر، حُجرات ، حُجَرات و حُجُرات . || در تداول فارسی زبانان ، اطاق طلبه در مدرسه . || دکان تاجر. || هریک از خلوتهای حمام : حمامی دارای ده حجره . || خانه ٔ خر...
-
معانی
لغتنامه دهخدا
معانی . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ معنی . (غیاث ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). معنی ها. مفهومها. منظورها. مدلولها. مضمونها : همه یاوه همه خام و همه سست معانی با حکایت تا پساوند. لبیبی (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).حدیث او معانی در معانی رسوم او فضایل در فضایل . ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدربه بن حبیب بن حدر بن سالم ، مولی هشام ابن عبدالرحمان بن معاویةبن هشام بن عبدالملک بن مروان قرطبی اندلسی اموی و کنیت او ابوعمر است یاقوت گوید: حمیدی ذکر او آورده و گوید او در جمادی الاولی بسال 348 هَ . ق . درگذشت...
-
حبیب خراسانی
لغتنامه دهخدا
حبیب خراسانی . [ ح َ ب ِ خ ُ ] (اِخ ) حاج میرزا... شاعر خراسانی از خاندان شهیدی . وی پسر حاج میرزا هاشم پسر میرزا هدایت اﷲ پسر میرزا مهدی خراسانی شهید در سال 1266 هَ . ق . در فتنه سالاری و ایامی که شهر مشهد در محاصره بوده پا به عرصه ٔ وجود گذاشت و پس...