کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زندگی ـ کتاب نگاشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آب زندگی
لغتنامه دهخدا
آب زندگی . [ ب ِ زِ دَ / دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آب حیات . آب خضر. آب زندگانی . آب بقا. ماءالحیات . چشمه ٔ خضر. چشمه ٔ زندگی : با که گویم در همه ده زنده کوسوی آب زندگی پوینده کو؟ مولوی .ابر اگر آب زندگی باردهرگز از شاخ بید بر نخوری . سعدی .نشود...
-
دل زندگی
لغتنامه دهخدا
دل زندگی . [ دِ زِ دَ / دِ] (حامص مرکب ) دل زنده بودن . حالت و چگونگی دل زنده . نشاط. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به دل زنده شود.
-
خانه زندگی
لغتنامه دهخدا
خانه زندگی . [ ن َ/ ن ِ زِ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) (از اتباع ) کنایه از مال و مکنت است ، چون : «فلانی خانه زندگی خوبی دارد».
-
چشمه ٔ زندگی
لغتنامه دهخدا
چشمه ٔ زندگی . [ چ َ / چ ِ م َ / م ِ ی ِزِ دَ / دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چشمه ٔ زندگانی . آب زندگی . آب حیات . آب خضر. چشمه ٔ خضر. چشمه ٔ حیوان . چشمه ٔ آب حیات . و رجوع به چشمه ٔ حیوان و چشمه ٔ زندگانی شود. || کنایه است از دهان محبوب .
-
چشمه ٔ زندگی
لغتنامه دهخدا
چشمه ٔ زندگی . [ چ َ م َ ی ِ زِ دَ ] (اِخ ) نام کتابی مجعول منسوب به زردشتیان .
-
جستوجو در متن
-
انجیل لوقا
لغتنامه دهخدا
انجیل لوقا. [ اِ ل ِ لو ] (اِخ ) یکی از اناجیل اربعه . گویند لوقا انجیل خود را بهدایت پولس نگاشت . این کتاب برای تیوفلس که یکی از اشراف یونان و یا اعیان روم بوده است نگاشته شده و تاریخ آن در حدود 36م .است . (از قاموس کتاب مقدس ). و رجوع به انجیل شود.
-
محمد
لغتنامه دهخدا
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن داود، مکنی به ابوعبداﷲ. فاضل ترین مردم روزگار خویش بود و از نخستین روز خلافت معتز عباسی وزیر او شد. از بسیاری از علما و فصحای عهد خویش دانش فراگرفت و به خط خود کتابهای بی شمار نگاشت و همه را واخوان و تصحیح کرد. ابو...
-
امام الدین
لغتنامه دهخدا
امام الدین . [ اِ مُدْ دی ] (اِخ ) امیر کاتب بن امیر عمر، از دانشمندان معروف قرن هشتم هجری بود، شرحی بنام «کفایه » بر کتابی موسوم به «هدایة» نگاشت و نیز حاشیه ای موسوم به «غایةالبیان » بر همان کتاب برشته ٔ تحریر درآورد و این شرح را در سال 747 هَ. ق ....
-
خالد
لغتنامه دهخدا
خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) بلوی . خالدبن عیسی بن احمدبن ابراهیم بن ابوطالب بلوی اندلسی مالکی ، مکنی به ابوالبقاء. وی به سال 737 هَ . ق . درگذشت . او راست : «تاج المفرق فی تحلیة اهل المشرق » او این کتاب را بهنگام سفر خود به مشرق نگاشت و آن مملو ازفوائد و فر...
-
حسن آقا
لغتنامه دهخدا
حسن آقا. [ ح َ س َ ] (اِخ ) از وزرای مازندران بود و ملا عزالدین جعفربن شمس الدین آملی کتاب حسنیه را به فارسی در اصول دین و فروع آن در 944 هَ . ق . بنام وی نگاشت . (ذریعه ج 7 ص 20).
-
مونتسکیو
لغتنامه دهخدا
مونتسکیو. [ مُن ْ ت ِ ی ُ ] (اِخ ) از فلاسفه و مورخان بزرگ فرانسه است که در ژانویه ٔ سال 1689 م . نزدیک شهر بردو متولد شد ودر 10 فوریه ٔ 1755 م . در پاریس درگذشت . شهرت وی از سال 1721 که کتاب معروف خویش (مکاتیب ایرانی ) را انتشار داد آغاز شد. نویسنده...
-
علی کرکی
لغتنامه دهخدا
علی کرکی . [ ع َ ی ِ ک َ رَ ] (اِخ ) ابن هلال کرکی . پدرش مشهور به منشار بوده است . وی فقیه و ساکن اصفهان بود و در سال 984 هَ . ق . در آنجا درگذشت و جسدش به مشهد رضا(ع ) منتقل شد. او راست : کتاب الطهارة که آن را به فرمان شاه طهماسب نگاشت . (از معجم ا...
-
ابن فورک
لغتنامه دهخدا
ابن فورک . [ اِ ن ُ رَ ] (اِخ ) ابوبکر محمدبن حسن بن فورک ، ملقب به استاد، از مردم اصفهان . ادیب نحوی و متکلم . بنابه درخواست مردم نیشابور بدان شهر شد و در آنجا او را مدرسه و خانه ای کردند، گذشته از افادات علمی نزدیک صد کتاب در علوم مختلفه نگاشت و سف...
-
ابن المجوس
لغتنامه دهخدا
ابن المجوس . [ اِ نُل ْ م َ ] (اِخ ) علی بن عباس مجوسی یا ابن المجوس . طبیب معروف ایرانی نژاد، از مردم اهواز. شاگرد ابوماهر فارسی ، و پس از ابوماهر او خود بمطالعه ٔ کتب متقدمین پرداخت وی از بزرگترین اطبای دولت آل بویه بود و با این حال در بیمارستان عض...