کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رَسم و حدود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رسم
لغتنامه دهخدا
رسم . [ رَ س َ ] (ع اِ) حسن رفتار. (ناظم الاطباء). خوبی راه رفتن . (از اقرب الموارد). خوبی رفتار. (آنندراج ) (منتهی الارب ).
-
رسم قسمت
لغتنامه دهخدا
رسم قسمت . [ رَ م ِ ق ِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )حق قاضی وقتی که قسمت کند ارث را. (ناظم الاطباء).
-
رسم دانی
لغتنامه دهخدا
رسم دانی . [ رَ ] (حامص مرکب ) عمل رسم دان . صفت رسم دان . (یادداشت مؤلف ). رجوع به رسم دان شود.
-
جستوجو در متن
-
گبرک
لغتنامه دهخدا
گبرک . [ گ َ رَ ] (اِ مصغر) (از: گبر + کاف تحقیر) برای مزید استخفاف گبر را با کاف تحقیر استعمال میکردند. (مزدیسنا دکتر معین ص 395). رجوع به گبر شود. جمع این کلمه گبرکان است . مرحوم ملک الشعراء بهار در تاریخ سیستان ص 16 حاشیه ٔ 2 آرد: غالب مورخین و شع...
-
جبل الثلج
لغتنامه دهخدا
جبل الثلج . [ ج َ ب َ لُث ْ ث َ ] (اِخ ) نام کوهی است بقرب دمشق که آن را جبل السنبر نیز گویند. (از نخبة الدهر دمشقی ص 201). صاحب مرآةالخیال آرد: جبل ثلج در هر موضعی به نامی وارد گشته است از جنوب بجانب شمال . و صاحب کتاب رسم الارض نوشته که جبل ثلج در ...
-
البته
لغتنامه دهخدا
البته . [ اَ ب َت ْ ت َ / ت ِ ] (از ع ، ق ) و در تداول گاهی بکسر باء [ اَ ب ِ ت ت َ ]. مؤلف غیاث آرد: در اصل بتة بود بمعنی قطع یعنی یکبار بریدن ، الف و لام دروزائد آورند که عوض فعل عامل است . (غیاث اللغات ). قطعاً. جزماً. مسلماً. هرآینه : و اما اندر...
-
ناحیت
لغتنامه دهخدا
ناحیت . [ ی َ ] (ع اِ) طرف . کرانه . کنار. ساحل . زیس . || ولایت . کشور. چکله . دیار. بقعه . (ناظم الاطباء). رجوع به ناحیه شود : مشرق خرخیز ناحیت چین است . (حدود العالم ). ناحیتی از ناحیتی به چهار روی جدا گردد. یکی باختلاف آب و هوا...) (حدود العالم )...
-
تضمین مزدوج
لغتنامه دهخدا
تضمین مزدوج . [ ت َ ن ِ م ُ دَ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) این صنعت چنان بود که دبیر یا شاعر بعد از آن که حدود اسجاع و قوافی نگاه داشته باشد و شرایط آن بجای آورده ، در اثنای ابیات دو لفظ مزدوج یا بیشتر بکار بندد. مثال از قرآن : و جئتک من سَبَاء بنَب...
-
ازآن
لغتنامه دهخدا
ازآن . [ اَ ن ِ ] (ضمیر ملکی مرکب ) ملک ِ. مال ِ : ازآن تو یا من یا اوست . منزلیست اندر وی خرگاه هاست ازآن خلخیان . (حدود العالم ). و اندر نصیبین دیرهاست ازآن ترساآن . (حدود العالم ). و غلامی ترک ازآن پسرش بسرای امیر آورده بودند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ...
-
مواضعه
لغتنامه دهخدا
مواضعه . [ م ُ ض َ ع َ / ض ِ ع ِ ] (از ع ، اِمص ، اِ) مواضعة. مواضعت . قرارداد و شرکت با هم . آگاهی از رای یکدیگر و همرایی و گفتگوی با هم . (ناظم الاطباء). موافقت در امری . نهادن بر... بر چیزی با یکدیگرسازواری و موافقت نمودن . با یکدیگر قرار امری داد...
-
تاریخ یونان
لغتنامه دهخدا
تاریخ یونان . [ خ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در آغاز یونانیان دوره ٔ نسل ها را حساب میکردند. هردوت چنین بیان میکند که دوران هر سه نسل برابر با یک قرن گردد «دنی دالی کارناس » زمان یک نسل را 27 سال میداند. دولت یونان سال اجتماعی واحدی نداشت . جای دار...
-
صلاح الدین
لغتنامه دهخدا
صلاح الدین . [ ص َ حُدْ دی ] (اِخ ) صفدی خلیل بن ایبک بن عبداﷲ. وی ادیبی مورخ و دارای تصانیف سودمند و بسیار است . به سال 696 هَ . ق . در صفد از اعمال فلسطین تولد یافت و بدان جا منسوب است . در دمشق به تحصیل پرداخت ودر فن رسم ماهر گشت سپس به ادب و تراج...
-
نگاشته
لغتنامه دهخدا
نگاشته . [ ن ِ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) نوشته . (برهان قاطع) (آنندراج ). نوشته شده . (ناظم الاطباء). مکتوب . (یادداشت مؤلف ). تحریرکرده . (فرهنگ فارسی معین ). مرقوم . || انشاشده . (یادداشت مؤلف ). || ساخته شده . (برهان قاطع). || نقش . (یادداشت مؤلف ). ...
-
پیشینگان
لغتنامه دهخدا
پیشینگان . [ ن َ / ن ِ ] (ص ، اِ) ج ِ پیشینه ، بمعنی اولین . قدماء. اسلاف . متقدمان ، پیشینان : و ما پدیدکنیم اندر فصل دیگر... بدان مقدار که اندر کتب پیشینگان یافتیم و به اخبارها بشنیدیم . (حدود العالم ).به آئین پیشینگان بگرویدبدین سایه ٔ سروبن بنگری...