کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روافه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
روافه
لغتنامه دهخدا
روافه . [ رَ ف ِه ْ ] (ع ص ، اِ) ج ِ رافهة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (معجم متن اللغه ) (از اقرب الموارد). رجوع به رافهة شود.
-
جستوجو در متن
-
رافهة
لغتنامه دهخدا
رافهة. [ ف ِ هََ ] (ع ص ) مؤنث رافه . رجوع به رافه شود. || نرم و آسان سیر. (منتهی الارب ). شب نرم و آسان سیر. ج ، روافه . (ناظم الاطباء): بینی و بینک لیلة رافهة و لیال روافه . || ابل رافهة؛ شتری که هر روزه هر وقتی که بخواهد وارد آب شود. ج ، روافه . ...
-
رافه
لغتنامه دهخدا
رافه . [ ف ِهَْ ](ع ص ) مرد فراخ عیش تن آسا. ج ، روافه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (المنجد). || بعیر رافه ؛ شتر سیر علف و بر لب آب آینده هرگاه خواهد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || مرد مهربان . (آنندراج ). راحم .(منتهی الارب ) (المنجد). || مطیع و ملای...