کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رمارم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رمارم
لغتنامه دهخدا
رمارم . [ رَ رَ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) از هر گونه بود. (فرهنگ اسدی ) (اوبهی ). گوناگون . (برهان ) : گویند که فرمانبر جم گشت جهان پاک دیو و پری و خلق و دد و دام رمارم . عنصری (از فرهنگ اسدی ).این خلق رمارم چو رمه پیش تو اندرتو بر سر ایشان بر سالار ملک و...
-
جستوجو در متن
-
فرمان بر
لغتنامه دهخدا
فرمان بر. [ ف َ مام ْ ب َ ] (نف مرکب ) فرمان بردار. مطیع. (یادداشت به خط مؤلف ) : عید تو فرخ و ایام تو ماننده ٔعیدخلق فرمان بر و تو بر همگان فرمانران . فرخی .گویند که فرمان بر جم گشت جهان پاک دیو و پری و خلق و دد و دام رمارم . عنصری .فرمان برش بدند ...
-
پری
لغتنامه دهخدا
پری . [ پ َ ] (اِ) موجود متوهم صاحب پر که اصلش از آتش است و بچشم نیاید وغالباً نیکوکار است بعکس دیو که بدکار باشد. فرشته ،مقابل دیو. همزاد. جان . جن . جنی . جِنَّة. خافی . خافیه . خافیاء. حوری . مَلک . روحانی . خندله . (منتهی الارب ). نوعی از زنان جن...
-
پاک
لغتنامه دهخدا
پاک . (ص ) طاهر. طاهرة. طهور. نمازی . طیّب . طیّبة. نقی ّ. نقیّة. زَکی . بی آلایش .مُطیَّب . مُطَهّر. مُنَقّح . پاکیزه . نظیف . نظیفة. مهذّب . مهذّبة. نزه . نَزهة. نزیه . نزیهة: مُنَزّه . مقابل : پلید. ناپاک . شوخ . شوخگن . نجس . رجس : بگویش که من نا...