کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رفاعی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رفاعی
لغتنامه دهخدا
رفاعی . [ رِ ] (اِخ ) احمد رفاعی الکبیر الحسینی الانصاری . او راست : البرهان المؤید لصاحب مدالید، چ مصر 1322 هَ . ق . (از معجم المطبوعات مصر ج 1).
-
رفاعی
لغتنامه دهخدا
رفاعی . [ رِ ] (اِخ ) دکتر احمد فرید رفاعی ، مؤلف کتاب عصر المأمون . رجوع به تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تألیف دکتر صفا ص 44 شود.
-
رفاعی
لغتنامه دهخدا
رفاعی . [ رِ ] (اِخ ) شیخ احمدبن محمد وتری موصلی بغدادی شافعی رفاعی ، متوفای سال 970 هَ . ق . یا 980 هَ . ق . در مصر. اوراست : روضة الناظرین و خلاصة مناقب الصالحین . (از معجم المطبوعات مصر ج 2). رجوع به وتری موصلی ... شود.
-
رفاعی
لغتنامه دهخدا
رفاعی . [ رِ ] (اِخ ) قضایی است در عراق دارای 59085 تن سکنه . سابقاً آن را قضاء «قلعه ٔ سکر» می نامیدند و چون قصبه ٔ «کرادی » مرکز آن گردید بنام قضاء «کرادی » نامیده شد و سپس آن را قضاء «رفاعی » نامیدند. (از فرهنگ فارسی معین بخش اعلام ).
-
رفاعی
لغتنامه دهخدا
رفاعی . [ رِ ] (اِخ ) محمد رفاعی المخزومی . (از معجم المطبوعات مصر ج 1). رجوع به مخزومی (محمد...) شود.
-
رفاعی
لغتنامه دهخدا
رفاعی . [ رِ ] (اِخ ) یا رفاعی الازهری . شیخ احمد رفاعی ازهری . که در سال 1312 هَ . ق . استاد تالار فیومیة دانشگاه الازهر بود. او راست : 1- حاشیه بر شرح محمد بحرق بر لامیة الافعال ابن مالک چ مطبعة الوهبیه 1298 هَ . ق . 2- الحزب المصون 3- خطب 4- مجموع...
-
رفاعی
لغتنامه دهخدا
رفاعی . [ رِ ] (اِخ ) یا رفاعی حسینی . شیخ احمدبن ابوالحسن علی بن یحیی ، معروف به رفاعی حسینی انصاری . مؤسس طریقه ٔ رفاعیة. وی به سال 511 هَ. ق . در دیه حسن از توابع واسط بدنیا آمد و در واسطبه تحصیل پرداخت و بعد به تصوف گرایید. گروهی بیشمار بدو پیوس...
-
رفاعی
لغتنامه دهخدا
رفاعی . [ رِ عی ی / رِ ] (ص نسبی ) منسوب است به رفاعة که انتساب به جد است . (از انساب سمعانی ).
-
واژههای مشابه
-
علی رفاعی
لغتنامه دهخدا
علی رفاعی . [ ع َ ی ِ رِ ] (اِخ ) ابن مبارک بن حسن بن احمدبن ابراهیم واسطی رفاعی ، ملقّب به تقی الدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی واسطی شود.
-
علی رفاعی
لغتنامه دهخدا
علی رفاعی . [ ع َ ی ِ رِ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی واسطی رفاعی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی واسطی شود.
-
ابن رفاعی
لغتنامه دهخدا
ابن رفاعی . [ اِ ن ُ رِ ] (اِخ ) ابوالعباس احمدبن علی بن احمد. وفات 578 هَ .ق . یکی از صالحین . او در بطایح میان واسط و بصره میزیست . گروهی عظیم از فقراءبدو گرویده اند که آنان را رفاعیه و نیز بطائحیه نامند. پیروان او را امور عجیبیه است از قبیل خوردن ...
-
ابواسحاق رفاعی
لغتنامه دهخدا
ابواسحاق رفاعی . [ اَاِ ق ِ رِ ] (اِخ ) رجوع به ابراهیم بن سعید... شود.
-
حسین رفاعی
لغتنامه دهخدا
حسین رفاعی . [ ح ُ س َ ن ِ رِ ] (اِخ ) ابن طعمه بن محمد شافعی بیتمانی الاصل دمشقی میدانی قادری صوفی . در دمشق به سال 1175هَ . ق . / 1762 م . درگذشته . او راست : «الفتوحات الربانیه » و دیوان شعر و جز آن . (معجم المؤلفین از سلک الدرر) (هدیة العارفین ج...