کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رجس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رجس
لغتنامه دهخدا
رجس . [ رَ ] (ع حامص ) سخت غریدن آسمان : رجست السماء رجساً. (ناظم الاطباء). سخت غریدن ابر و جنبیدن : رجست السماء. (از آنندراج ) (از اقرب الموارد)(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بانگ کردن ابر. (تاج المصادر بیهقی ). || آب را به مرجاس اندازه کردن : رجس ف...
-
رجس
لغتنامه دهخدا
رجس . [ رَ ج َ ] (ع اِمص ) رِجْس . پلیدی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). گندگی .(از اقرب الموارد). و رجوع به رِجْس و رَجِس شود.
-
رجس
لغتنامه دهخدا
رجس . [ رَ ج َ ] (ع مص ) رجاسة. کار زشت کردن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || پلید گردیدن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). پلید شدن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ).
-
رجس
لغتنامه دهخدا
رجس . [ رَ ج ِ ] (ع اِمص ) رِجْس . پلیدی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). گندگی . (از اقرب الموارد). رجوع به رِجْس و رَجَس شود.
-
رجس
لغتنامه دهخدا
رجس . [ رِ ] (ع اِمص ) پلیدی . (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (منتخب اللغات ) (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ). گندگی . (دهار) (از اقرب الموارد). || (اِ) گناه . (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (از منتخب اللغات ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموار...
-
واژههای مشابه
-
رجس و نجس
لغتنامه دهخدا
رجس و نجس . [ رِ س ُ ن َ ج ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) پلید و ناپاک . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
جستوجو در متن
-
مرجوس
لغتنامه دهخدا
مرجوس . [ م َ ] (ع ص ) رجس . آلوده و ناپاک . پلید. (از متن اللغة). نعت است از رجاسة ورجس . رجوع به رجس شود.
-
ارجاس
لغتنامه دهخدا
ارجاس . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ رِجس .
-
ارجس
لغتنامه دهخدا
ارجس . [ اَ ج َ ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از رِجس و رَجاست .
-
رجاسة
لغتنامه دهخدا
رجاسة. [ رَ س َ ] (ع مص )مصدر به معنی رجس . (ناظم الاطباء). کار زشت کردن . (منتهی الارب ). پلید شدن . (مصادراللغة زوزنی ) (دهار).
-
رکس
لغتنامه دهخدا
رکس . [ رِ ] (ع اِ) پلیدی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پلیدی مردم . (ناظم الاطباء). رجس . (یادداشت مؤلف ) (از اقرب الموارد). || مردم بسیار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مردم بسیار یا جماعت . || بنایی که پس از ویرانی مرمت شود. || پل . (از اقرب المو...
-
دخلة
لغتنامه دهخدا
دخلة. [ دِ ل َ / دُ ل َ / دَ ل َ ] (ع اِ) راز و نهانی و باطن کار و نیت مرد و نهانی او: دخلةالرجل . (منتهی الارب ). دخلت : به خبث نخله و فساد دخله و رجس اعتقاد و قبح الحاد موصوف و معروف بود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
-
نجس
لغتنامه دهخدا
نجس . [ ن َ / ن َ ج ِ / ن َ ج َ / ن ِ / ن َ ج ُ ] (ع ص ) پلید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از فرهنگ نظام ) (از ناظم الاطباء). مقابل طاهر. (فرهنگ نظام ) (اقرب الموارد). پلید. (مهذب الاسما). طَفِس . ریمن . پلشت . رجس . قذر. (یادداشت مؤلف ). ج ، انجاس .