رجس . [ رِ ] (ع اِمص ) پلیدی . (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (منتخب اللغات ) (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ). گندگی . (دهار) (از اقرب الموارد). || (اِ) گناه . (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (از منتخب اللغات ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || کفر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کردار بد. (دهار). هر عملی که شخص را بسوی عذاب بکشاند. (از اقرب الموارد). هر کارپلید و زشت . || شک . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || غضب . (اقرب الموارد). || لعنت ، قوله تعالی : و یجعل الرجس علی الذین لایعقلون . || آواز بلند تندر. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). بانگ رعد. (مهذب الاسماء). || بانگ شتر. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). || (ص ) پلید. (ترجمان ترتیب عادل ص 51) (دهار).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.