کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رأل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رأل
لغتنامه دهخدا
رأل . [ رَءْل ْ ] (ع اِ) بچه ٔ شترمرغ . (از اقرب الموارد) (از المنجد) (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء) (دهار). بچه ٔ یک ساله ٔ شترمرغ . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، اَرْوال ، رِئلان ، رِ...
-
واژههای مشابه
-
من رآل
لغتنامه دهخدا
من رآل . [ م ُ رِ ] (اِخ ) تلفظ فرانسوی «منترآل » که شهری است به کانادا. رجوع به منترآل شود.
-
پوئرتو رآل
لغتنامه دهخدا
پوئرتو رآل . [ ءِ ت ُ رِ ] (اِخ ) شهری در ساحل جنوبی اسپانیا در ایالت قادس (کادیکس )، و در 11هزارگزی جنوب شرقی قادس ، 10630 تن سکنه و یک لنگرگاه ، رصیف ، صید ماهی ، و تجارت نمک دارد.
-
جستوجو در متن
-
رئلان
لغتنامه دهخدا
رئلان . [رِءْ ] (ع اِ) ج ِ رأل . بچه های شترمرغ یا بچه های یکساله ٔ آن . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از آنندراج ) (از منتهی الارب ). و رجوع به رأل و رئال شود.
-
ترالس
لغتنامه دهخدا
ترالس . [ تْرا / ت ِ رال ْ ل ِ ] (اِخ ) ترال . رجوع به ترال شود.
-
رئالة
لغتنامه دهخدا
رئالة. [ رِل َ ] (ع اِ) ج ِ رأل ، بچه ٔ شترمرغ یا بچه ٔ یکساله ٔ آن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (از متن اللغة) (آنندراج ). رئال . رجوع به رئال و رأل و رئالة شود.
-
ذات الریال
لغتنامه دهخدا
ذات الریال . [ تُرْ ر ی ] (اِخ ) نام باغی باشد معروف . و ریال جمع رأل به معنی چوزه ٔ شترمرغ است . (المرصع).
-
قرالیون
لغتنامه دهخدا
قرالیون . [ ق ُ رال ْ لیو ] (معرب ، اِ) قرول .بسد. معرب کرالیون یونانی و کرالیوم لاتینی است .
-
ارؤل
لغتنامه دهخدا
ارؤل . [ اَ ءُ ] (ع اِ) ج ِ رَأل ، به معنی بچه ٔ شترمرغ یا بچه ٔ یک ساله ٔ آن . (منتهی الارب ).
-
رئال
لغتنامه دهخدا
رئال . [ رِ ] (ع اِ) ج ِ رأل . ستارگان . (آنندراج ) (منتهی الارب ). کواکب . (اقرب الموارد) (از متن اللغة). || ج ِ رأل ، بچه ٔ شترمرغ یا بچه ٔ یکساله ٔ آن . (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (از متن اللغة).
-
رألة
لغتنامه دهخدا
رألة. [ رَءْ ل َ ] (ع اِ) مؤنث رأل . (منتهی الارب ). بچه ٔ شترمرغ . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از المنجد). و رجوع به رأل شود. || بچه ٔ یکساله ٔ شترمرغ . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). بچه ٔ ماده ٔ یکساله ٔ آن . (نا...
-
مرئلة
لغتنامه دهخدا
مرئلة. [ م ُ ءِ ل َ ] (ع ص ) شترمرغ ماده ٔ با بچه شترمرغ . (منتهی الارب ): نعامة مرئلة؛ ذات رأل . (اقرب الموارد).
-
ام رئال
لغتنامه دهخدا
ام رئال . [ اُم ْ م ِ رِ ] (ع اِ مرکب ) کفتار. (مؤید الفضلاء). در المرصع ام الرئال بمعنی شترمرغ آمده و رئال جمع رأل بمعنی بچه ٔ شترمرغ است .