کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رادیو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رادیو
لغتنامه دهخدا
رادیو. [ ی ُ ] (فرانسوی ، اِ) از «بی سیم - پرتو مجهول » مصدر آن رادیه ، بمعنی شعاع دادن ، شعاع افکندن ، پرتو دادن ، پرتو افکندن که بصورت اسمی و صفتی هر دو بکار رود در صورت صفتی بمعنی مشعشع و نورانی و در صورت اسمی علامت اختصاری رادیوتلگرافی ، رادیوتلف...
-
واژههای مشابه
-
انتشارات و رادیو
لغتنامه دهخدا
انتشارات و رادیو. [ اِ ت ِ ت ُ ی ُ ] (اِخ ) (اداره ٔ کل ...)، اداره ٔ کل انتشارات و تبلیغات در اواخر سال 1319 هَ .ش . تشکیل شد و اداره ٔ امور رادیو، آژانس پارس اداره ٔ آگهیها و اداره ٔ خبرنگاری را زیر نظر گرفت . در سال 1330 نام اداره ٔ کل انتشارات و ...
-
جستوجو در متن
-
دورگوی
لغتنامه دهخدا
دورگوی . (نف مرکب ) گوینده از دور. متکلم از فاصله ٔ بسیار. || (اِ مرکب ) مؤلف این کلمه را بجای کلمه ٔ رادیو برگزیده است .
-
رسانه
لغتنامه دهخدا
رسانه . [ رَ / رِ ن َ / ن ِ ] (اِ) وسیله ٔ رساندن .- رسانه های گروهی ؛ وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو و تلویزیون و مطبوعات .
-
انتشارات و تبلیغات
لغتنامه دهخدا
انتشارات و تبلیغات . [ اِ ت ِ ت ُ ت َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) رجوع به انتشارات و رادیو شود.
-
تلفن بی سیم
لغتنامه دهخدا
تلفن بی سیم . [ ت ِ ل ِ ف ُ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رادیو. و اساس آن مانند تلگراف بی سیم بر امواج الکترومانیتیک قرار دارد بدین ترتیب که دستگاه فرستنده مانند مهیج «هرتز» تولید امواج الکترومانیتیک می کند و در نقطه ٔ دیگر این امواج در اجسام هادی ج...
-
غارغارک
لغتنامه دهخدا
غارغارک . [ رَ ] (اِ) در تداول مردم عوام طهران ، بلندگو. رادیو. و بطور کلی به همه ٔ هواپیماها و اتومبیلهایی که سر و صدای زیاد داشته باشندو امثال آن با نظر استهزا و تمسخر غارغارک گویند.
-
امریکا
لغتنامه دهخدا
امریکا. [ اِ ] (اِخ ) تلفظ عامیانه ٔ آمریکا و این نوع تلفظ اخیراً بیشتر معمول شده است چنانکه گویندگان رادیو ایران نیز گاهی این تلفظرا بکار می برند. در نوشته های نویسندگان معاصر نیز اغلب این شکل بکار رفته است . و رجوع به آمریکا شود.
-
تبلیغات
لغتنامه دهخدا
تبلیغات . [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ تبلیغ. رجوع به تبلیغ شود. - اداره ٔ تبلیغات ؛ نام اداره ای است که مقاصد و نظریات دولت و اخبار داخل و خارج را چنانکه بصلاح باشد بوسیله ٔ رادیو و نشریات مخصوص بخود انتشار میدهدو از جهت سازمانی ، بوسیله ٔ یکی از مدیران کل ا...
-
مذیاع
لغتنامه دهخدا
مذیاع . [ م ِذْ ] (ع ص ) آنکه راز نتواند نگاهداشت . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از متن اللغة). دهن لغ که سرنگهدار نیست . (یادداشت مؤلف ). که کتمان سِر نکند، گویند: هو للاسرار مذیاع و للاسباب مضیاع . (از اقرب الموارد). ج ، مذاییع. || (اِ) (اصطلا...
-
سیکل
لغتنامه دهخدا
سیکل . (فرانسوی ، اِ) گردش . دوره . || (اصطلاح فیزیک ) یک دوره حرکت کامل موج الکتریکی . امواج رادیو را بوسیله ٔ سیکل و اغلب با کیلو سیکل (1000 سیکل ) یا مگاسیکل (10000 سیکل ) در ثانیه اندازه گیرند. || دوره ٔ تحصیلات متوسطه (دبیرستان ). دوره تحصیلات م...
-
خبرنگار
لغتنامه دهخدا
خبرنگار. [ خ َ ب َ ن ِ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) آنکه کسب خبر می کند و برای روزنامه یا مجله ای می فرستد. فرق خبرگزار با خبرنگار این است که در اطلاعات روزانه خبرگزار بیشتر به کسانی اطلاق میشود که برای مؤسسه یا مؤسساتی که خبر پخش میکنند، چون رادیو، خبر ...
-
تلگراف بی سیم
لغتنامه دهخدا
تلگراف بی سیم . [ ت ِ گ ِ ف ِ / ت ِ ل ِ ف ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تلگراف بی سیم و رادیو بر اساس امواج هرتز استوار است و آن چنان است که بکمک بوبین رمکرف میتوان جرقه ٔ الکتریکی بسیار شدید و طویلی بین دو سر ثانویه ٔ آن تولید کرد. هرتز مشاهده کرد که ...