کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیمی کاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیمی کاری
لغتنامه دهخدا
دیمی کاری . [ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) دیم کاری . زراعت دیم . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ). رجوع به دیم کاری شود.
-
واژههای مشابه
-
دیمی حرف زدن
لغتنامه دهخدا
دیمی حرف زدن . [ دَ / دِ ح َ زَدَ ] (مص مرکب ) حرف مفت و بیخود و بی معنی زدن . حرف زدن بدون تعقل و تفکر و بی آنکه عواقب حرف خود را در نظر داشته باشند. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ).
-
جستوجو در متن
-
دیمکاری
لغتنامه دهخدا
دیمکاری . [ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) عمل دیم کار. || زراعت دیم . دیمی کاری .
-
جاور
لغتنامه دهخدا
جاور. [ ] (اِخ ) قریه ای است از قرای زنجان رود خمسه خالصه وتیول مظفرالملک میباشد. هوایش گرمسیر و محصولش هم دیمی و هم آبی از رودخانه ٔ زنجان رود مشروب میشود. صیفی کاری هم در آن مینمایند. (مرآت البلدان ج 4 ص 131).
-
چقوریورت
لغتنامه دهخدا
چقوریورت . [ چ َ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «از قرای قدیم النسق سهرورد زنجان است که خورده مالک و ده خانوار رعیت دارد. این قریه در کوهستان واقع است . و هوای ییلاقی دارد، محصولش غله ٔ دیمی و یونجه و صیفی کاری است و دوچشمه ٔ آب هم دارد». (از مرآت...
-
جرین
لغتنامه دهخدا
جرین . [ ] (اِخ ) قریه ای است از قرای بزینه رود زنجان قدیم النسق ملکی خرده مالک از طایفه ٔ اینانلوهوایش ییلاق و زراعت آن دیمی و آبی است و از رودخانه مشروب میشود و صیفی کاری هم میکنند. این قریه چهل وپنج خانوار سکنه دارد. (از مرآت البلدان ج 4 ص 225).
-
بازکه
لغتنامه دهخدا
بازکه . [ زِ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هرسم بخش مرکزی شهرستان شاه آباد که در 7 هزارگزی جنوب خاوری هرسم و جنوب خاوری شاه آباد در دشت قرار دارد. هوایش سرد و دارای 180 تن سکنه میباشد. آبش از زه آب رودخانه ٔ باقرآباد و محصولش غلات ، دیمی کاری ، لبنی...
-
جزلا
لغتنامه دهخدا
جزلا. [ ج َ ] (اِخ ) قریه ای است از قرای محال طارم . این قریه قدیم النسق و بیشتر زراعت آن دیمی و کمی آبی است که از رودخانه مشروب میشود. باغات و صیفی کاری فراوان دارد و هوای آن گرم است . انار و انجیر در آن بعمل می آید و یکصدوده خانوار سکنه دارد. (از م...
-
چنگوری
لغتنامه دهخدا
چنگوری . [ چ َ ] (اِخ ) از قرای سجاس رودزنجان خالصه دیوان و قدیم النسق سی خانوار سکنه دارد. محصولش غله آبی و دیمی است . از آب رودخانه ٔ مشروب میشود. چشمه ٔ آب هم دارد. یونجه کاری میکنند. هوایش ییلاقی است . (مرآت البلدان ج 4 ص 275). دهی است جزء دهستان...
-
چراغ حصاری
لغتنامه دهخدا
چراغ حصاری . [ چ ِ ح ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان سجاسرورد، بخش قیدار شهرستان زنجان که در 17هزارگزی شمال باختری قیدار و یک هزارگزی راه مالرو عمومی واقع شده . کوهستانی و سردسیر است و 190 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات ، بنشن ، انگور و قلمستا...
-
قطب آباد
لغتنامه دهخدا
قطب آباد. [ ق ُ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز بخش دهستان کردیان از شهرستان جهرم . مختصات جغرافیائی آن عبارتند از: طول 53 درجه و 37دقیقه از گرینویچ ، عرض 28 درجه و 39 دقیقه . ارتفاع آن از سطح دریا در حدود 1060 گز است . این قصبه در 18هزارگزی شمال خاور جهرم و 52...
-
لنگه
لغتنامه دهخدا
لنگه . [ ل ِ گ ِ ] (اِخ ) نام دهستان حومه ٔ بخش لنگه ٔ شهرستان لار. این دهستان در جنوب خاوری بخش در جلگه ، مشرف به خلیج فارس واقع و از شمال به ارتفاعات دین ، تنگ کوه و پل غار متکی است . هوای آن گرم و مرطوب و مالاریائی . آب مشروب آن از باران و چاه و ز...
-
گناوه دشتستان
لغتنامه دهخدا
گناوه دشتستان . [ گ ُ وَ / وِ دَ ت ِ ] (ناحیه ...) در کتاب قاموس نوشته جنابه به فتح جیم و تشدید نون و الف و فتح با یک نقطه ٔ شهری است محاذی خارک و طایفه ٔ قرامطه از آن است و خارک جزیره ای است در دریای فارس و شهر گناوه از شهرهای قدیم فارس است و چنانکه...