لنگه . [ ل ِ گ ِ ] (اِخ ) نام دهستان حومه ٔ بخش لنگه ٔ شهرستان لار. این دهستان در جنوب خاوری بخش در جلگه ، مشرف به خلیج فارس واقع و از شمال به ارتفاعات دین ، تنگ کوه و پل غار متکی است . هوای آن گرم و مرطوب و مالاریائی . آب مشروب آن از باران و چاه و زراعت به طور کلی دیمی . محصولات آنجا غلات ، خرما و جزئی صیفی کاری . شغل اهالی زراعت ، کسب ، صید ماهی و دریانوردی ، صنعت متداول ساختن و تعمیر کرجی های بادبانی است . این دهستان از 29 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و نفوس آن در حدودهفده هزار تن و قرای مهم آن عبارت است از بندر کنگ ، بند معلم ، برکه ٔ علی مهرگان و بندر شناس . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7). از نواحی لارستان میانه ٔ مشرق وجنوب شهر لار. درازای آن از امیران تا کوبستانه 14 فرسخ و پهنای آن از چمپه تا بندر لنگه شش فرسخ است .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.