کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دفیف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دفیف
لغتنامه دهخدا
دفیف . [ دَ ] (ع مص ) قریب زمین پریدن طائر یا بر زمین نشسته جنبانیدن هر دو بال را. (از منتهی الارب ). حرکت دادن پرنده دو بال خود را، چون کبوتر. و در حدیث است که «یؤکل ما دف لا ما صف »؛ یعنی پرنده ای که در پرواز بالهای خود را حرکت دهد، چون کبوتر، نه ...
-
واژههای مشابه
-
خفیف و دفیف
لغتنامه دهخدا
خفیف و دفیف . [ خ َ ف ُ دَ ] (ص مرکب ، از اتباع ) تر و چسبان . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
دف
لغتنامه دهخدا
دف . [ دَف ف ] (ع مص ) جنبانیدن مرغ هر دو بال را در پریدن . (از منتهی الارب ). دفیف . (اقرب الموارد).پریدن مرغ در روی زمین . (دهار). پریدن مرغان بطوری که بالها را بر هم زنند و برابر نگیرند، و نقیض آنراصف گویند. (از لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ). جنبان...
-
رفتار
لغتنامه دهخدا
رفتار. [ رَ ] (اِمص ) سلوک . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). حاصل بالمصدر رفتن . و مستانه ، شتاب آلود از صفات ، و موج از تشبیهات اوست و با لفظکردن مستعمل . (آنندراج ). معاملت . معامله . سلوک : خوش رفتاری ؛ حسن سلوک . (یادداشت مؤلف ) : غالباً نشا...