کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درجک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
درجک
لغتنامه دهخدا
درجک . [ دَ ج َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت ، واقعدر 250هزارگزی جنوب کهنوج و دوهزارگزی جنوب راه مالرو جقین به میناب . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
درجک
لغتنامه دهخدا
درجک . [ دَ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت ، واقع در 255هزارگزی جنوب کهنوج و سه هزارگزی جنوب راه مالرو بیابان به انگهران . آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
درجک
لغتنامه دهخدا
درجک . [ دُ ج َ ] (اِ مصغر) مصغر درج ، پیرایه دان زنان . درج . (دهار). رجوع به دُرج شود.
-
جستوجو در متن
-
درج
لغتنامه دهخدا
درج . [ دُ] (ع اِ) دوکدان و طبله ٔ زنان که پیرایه و جواهر دروی نهند. دُرجَة. یکی . ج ، اءَدراج ، دِرَجَة. (منتهی الارب ). دوکدان و درجک و عطردان زنان . (دهار). صندوقچه و طبله که زیور و جواهر در آن نهند. (غیاث ) (آنندراج ). صندوقچه که زر در او نهند. (...