کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوانندگان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خوانندگان
لغتنامه دهخدا
خوانندگان . [ خوا / خا ن َن ْ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) ج ِ خواننده . قرائت کنندگان . تالیان . تلاوت کنندگان : که خوانندگان رااز آن بسیار فایده باشد. (تاریخ بیهقی ). و خوانندگان این کتاب را باید که همت بر تفهیم معانی مقصور گردانند. (کلیله و دمنه ). تا بر ...
-
جستوجو در متن
-
پروخروس
لغتنامه دهخدا
پروخروس . [ ] (اِخ ) پیشوای جماعت خوانندگان و او یکی از شماسان هفتگانه بود. (قاموس کتاب مقدس ).
-
قراءة
لغتنامه دهخدا
قراءة. [ ق َ رَ ءَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ قاری ٔ. خوانندگان . قُرّاء . قارئون . رجوع به قاری شود.
-
قاریون
لغتنامه دهخدا
قاریون . (ع ص ، اِ) ج ِ قاری (در حالت رفعی ). خوانندگان . رجوع به قاری شود.
-
شیاع
لغتنامه دهخدا
شیاع . [ ش َ / شیا ] (ع اِ) هیزم ریزه که بدان آتش افروزند. || نای شبان یا بانگ آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || خوانندگان یا خوانندگان رمه ٔ پس مانده را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). دعاة جمع داع و شیاع که جمع شائع است . (اقرب الموا...
-
غلطنامه
لغتنامه دهخدا
غلطنامه . [ غ َ ل َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) فهرستی که از اغلاط کتاب چاپ شده فراهم آورند و به آخر کتاب افزایند تا خوانندگان از روی آن غلطهای کتاب را تصحیح کنند.
-
استعارات
لغتنامه دهخدا
استعارات . [ اِ ت ِ ] (ع اِ) ج ِ استعارة: و خوانندگان این کتاب را باید که همّت بر تفهّم معانی مقصور گردانند و وجوه استعارات آنرا بشناسند. (کلیله و دمنه ).
-
دوبیت
لغتنامه دهخدا
دوبیت . [ دُ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) مثنوی . (یادداشت مؤلف ). || چهار مصراع نخستین شعر را گویند که خوانندگان در آغاز سرود می خوانند. (از فرهنگ شعوری ج 1 ص 440).
-
اصول دار
لغتنامه دهخدا
اصول دار. [ اُ ] (نف مرکب ) در هیأت نوازندگان کسی را گویند که اصول نگاه دارد یا با اشارات دست و چوب و با ضرب آنان را به اصول رهبری کند.آنکه با طبل یا دف یا دورویه (دایره ) اصول نگاه دارد و خوانندگان و رقاصان و ورزشکاران را رهبری کند.
-
جامع
لغتنامه دهخدا
جامع. [ م ِ ] (اِخ ) ابن مکی .یکی از خوانندگان مشهور دوره ٔ رشید است . وی تمام دستگاهها و مقامها را بخوبی میدانست و آوازی نیک و رساداشت : او درباره ٔ خویشتن گفت : «اگر علاقه بقمار و سگ مرا مشغول نمیداشت هرآینه خوانندگان را ترک میکردم تا از نان خوردن ...
-
خواننده
لغتنامه دهخدا
خواننده . [ خوا / خا ن َن ْ دَ / دِ ] (نف ) قاری . آنکه خواند. آنکه تواند خواندن کتابت را. (یادداشت بخط مؤلف ). مقری . ج ، خوانندگان : بهر سو همی رفت خواننده ای که بهرام را پروراننده ای . فردوسی .کنون رنج در کار خسرو بریم بخواننده آگاهی نو بریم . فر...
-
واگوی
لغتنامه دهخدا
واگوی . (اِمص مرکب ) مرادف بازگوی . بازگفتن حرف شنیده را که مردم با هم گویند. || باز دادن جواب از گنبد و حمام . (آنندراج ) : در این گلخن برآید از در و بام صدای کودک و واگوی حمام . زلالی (آنندراج ).|| در اصطلاح موسیقی ، جماعه ٔ خوانندگان چون حاضر شوند...
-
رنج بردار
لغتنامه دهخدا
رنج بردار. [ رَ ب ُ ] (نف مرکب ) رنج برنده . متحمل رنج و مشقت . زحمت کش . آنچه یا آنکه رنج و تعب را بردبار باشد : به دانش بود بیگمان زنده مردخنک رنج بردار پاینده مرد. فردوسی .بدان تا تن رنج بردارشان بیاساید از جنگ و پیکارشان . فردوسی .کجا آن حکیمان و...
-
حسنی افندی
لغتنامه دهخدا
حسنی افندی . [ ح َ س َ اَ ف َ ] (اِخ ) شاعری ترک ازمردم استانبول است . مدتی در خدمت سرای همایون و سپس به سمت شاگردی در دیوان همایون و بعد از آن با مأموریتی به نواحی سیواس رفته و بدانجا درگذشته است . و بیتی در مغازله ٔ یکی از خوانندگان درباری موسوم ب...