کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاکشو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
خاکشو
لغتنامه دهخدا
خاکشو. (اِ) تخمی است سیاهرنگ و ریزه که آن را با کافور در چشم کشند و به عربی بزرالخُمخُم خوانند. (برهان قاطع). تخمی است داروئی که سرخ میگون بود. بغایت ریزه باشد و طبیعت آن گرم و تر است و آن را خورده گلان و شفترک نیز گویند و به عربی بزرالخمخم و بترکی م...
-
جستوجو در متن
-
خاکشی
لغتنامه دهخدا
خاکشی . (اِ) خاکشو که عربان بزرالخمخم خوانند و علف آن را به شتر دهند. (برهان قاطع). نام داروئی که بنام خوب گلان شهرت دارد. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). خُبَّه (به لغت اصفهانیان ). گیاهی است که دانه های آن قرمز و لعاب بسیار دارد و بیشتر در ایران جنس سیس...
-
خاکشیر
لغتنامه دهخدا
خاکشیر. (اِ) خاکشو. خاکشی . خوب گلان . خُبَّه . خَفَبج . شفترک . رجوع به خاکشور و خاکشی در این لغت نامه شود. خاکشیر گیاهی است خردو از نباتات کروسیفر ، بوته ٔ آن بلند و در حدود نیم متر میباشد. دارای ساقه ٔ مستقیمی است که شاخه های فرعی از آن منشعب شده ...
-
دریده
لغتنامه دهخدا
دریده . [ دَدَ / دِ ] (ن مف ) چاک شده و پاره شده . (ناظم الاطباء). از هم پاره شده . به درازا پاره شده . چاک . شکافته . کفته .مخروق . منفلق . واهیة. (از منتهی الارب ) : رفت برون میر رسیده فرم پخچ شده بوق و دریده علم . منجیک .تو شادمانه و بدخواه توز ان...
-
ش
لغتنامه دهخدا
ش . (حرف ) حرف شانزدهم از الفبای فارسی و سیزدهم از حروف هجای عرب و بیست و یکم از حروف ابجد و در حساب ترتیبی نماینده ٔ عدد شانزده است و به حساب جُمَّل آن را به سیصد دارند. نام آن در فارسی و عربی شین است . در تهجی عبرانی که اصل تهجّی عربی است نام این ح...