کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حیج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
حیج
لغتنامه دهخدا
حیج . [ ح َ ] (ع مص ) نیازمند شدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
هیج
لغتنامه دهخدا
هیج . [ ج ِ ] (ع صوت ) زجری است مر ناقه را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). مبنی بر کسر است . (از اقرب الموارد).
-
هیج
لغتنامه دهخدا
هیج . [ هََ ] (ع ص ) (یوم ...) روز باد یا ابر یا باران . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || روز کشش و کارزار. (منتهی الارب ). جنگ و این به نام مصدر نامیده شده است . (اقرب الموارد). || (اِ) غبار. (غیاث اللغات ) (نصاب ). و هیج به معنی گرد و غبار ظاهر...
-
هیج
لغتنامه دهخدا
هیج . [ هََ ی ْ ی ِ ] (ع ص ) برانگیزنده . (غیاث اللغات ).