کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
حقوق گمرکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گمرک
لغتنامه دهخدا
گمرک . [ گ ُ رُ ] (اِ) باژ. باج . مَکس . کلمه گمرک بنابر مشهور از ریشه ٔ یونانی کوم مرکس یا کومرکی و به معنی حقوقی است که بر کالا و مال التجاره تعلق می گیرد و به عقیده ٔ بعضی از نویسندگان پس از فتح قسطنطنیه دولت عثمانی این واژه را از زبان یونانی اخذ ...
-
پیل
لغتنامه دهخدا
پیل . (اِخ ) رابرت . سیاستمدار انگلیسی . متولد در چمبرهل بسال 1788م . وی چندبار نخست وزیر گردید و کاتولیک ها را از قیمومت دولت خارج ساخت و حزب محافظه کار را تشکیل کرد و مالیات را منظم گردانید و بسال 1846 طرح قانونی الغاء حقوق گمرکی گندم را بتصویب مجل...
-
کاملةالوداد
لغتنامه دهخدا
کاملةالوداد. [ م ِ ل َ تُل ْ وِ ] (ع ص مرکب ) شرط دول کاملةالوداد، شرطی است که معمولاً در عهود تجاری قید گردیده و بموجب آن هر یک از دول امضاء کننده ٔ عهدنامه از تخفیفات گمرکی یا امتیازات تجاری که بعدها به دولت دیگر ممکن است داده شود بهره مند میگردد. ...
-
پیت
لغتنامه دهخدا
پیت . (اِخ ) ویلیام . از رجال سیاسی معروف انگلستان و پسر ویلیام پیت مشهور. وی بسال 1759 م . تولدیافت در سایه ٔ کفایت و لیاقت خود در 23سالگی بهیأت وکلا درآمد و بسال 1773 با همان هیأت معزول و در اواخر همان سال باز بمقام ریاست وکلا و وزارت مالیه نایل ...
-
مالیات
لغتنامه دهخدا
مالیات . (از ع ، اِ) باج و خراج . (ناظم الاطباء). ج ِ مالیه . وجوهی که مأموران دولت برحسب قانون از صاحبان املاک ، اراضی ، مستغلات و غیره گیرند. باج . خراج . ارتفاع . (از فرهنگ فارسی معین ). سهمی است که بموجب اصل تعاون ملی و بر وفق مقررات هریک از سکن...
-
عوارض
لغتنامه دهخدا
عوارض . [ ع َ رِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عارضة. (از منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (اقرب الموارد). رجوع به عارضة شود. || اتفاقات و حادثه ها و حوادث . (ناظم الاطباء) : رفتن بر درجات شرف بسیارمؤونت است و فرودآمدن از مراتب عز اندک عوارض . (کلیله و دمنه ). در عو...
-
کاپیتولاسیون
لغتنامه دهخدا
کاپیتولاسیون . [ ت ُ ی ُ ] (فرانسوی ، اِ) کاپیتلاسیون . حقی که به اتباع خارجیان در مملکتی دهند مبنی بر اینکه در محاکم خود آن مملکت محاکمه نشوند، بلکه در محاکم مربوط به دولت خود محاکمه گردند. در رساله ٔ «حقوق بین الملل خصوصی » چ 1 صفحه ٔ 35 آمده : در ...