کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جنوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
جنوب
لغتنامه دهخدا
جنوب . [ ج َ ] (ع اِ) طرف جنوب ، یکی از چهار جهت اصلی در برابر شمال . (اقرب الموارد). چهار جهت اصلی عبارتند از: شمال ، جنوب ، مشرق ، مغرب ، و آنرا بپارسی او اخشتر و نسا گویند. (ناظم الاطباء). || بادی است برابر باد شمال . (از اقرب الموارد). باد دست را...
-
جنوب
لغتنامه دهخدا
جنوب . [ ج ُ ] (ع اِ) ج ِ جَنْب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). پهلوها. رجوع به جَنْب شود.
-
جنوب
لغتنامه دهخدا
جنوب . [ ج ُ ] (ع مص ) از دست راست وزیدن باد. (منتهی الارب ). || بادجنوب آمدن . (المصادر). || باد جنوب وزیدن بر قوم و هلاک کردن . (منتهی الارب ): جُنِبوا جنوباً؛ باد جنوب وزید بر آنان و هلاک کرد آنان را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ...
-
واژههای مشابه
-
نوک جنوب
لغتنامه دهخدا
نوک جنوب . [ نُک ْ ک ِ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش بمپور شهرستان ایرانشهر، در جلگه ٔ گرمسیری واقع است و 180 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ بمپور، محصولش غلات و ذرت ، شغل مردمش زراعت است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
دریای جنوب
لغتنامه دهخدا
دریای جنوب . [ دَرْ ی ِ ج َ / ج ُ ] (اِخ ) نامی است که «و.ن . بالبوآ» کاشف اقیانوس کبیر (در سال 1513 م .) بر این اقیانوس نهاد. اصطلاح دریاهای جنوب معمولاً به آبهای نیم کره ٔ جنوبی و بالاخص قسمت جنوبی اقیانوس کبیر اطلاق میشود. جزایر اقیانوس کبیر جنوبی...
-
باد جنوب
لغتنامه دهخدا
باد جنوب . [ دِ ج َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) باد نکبا. بادیست مخالف مزاج آدمی چنانکه در کتب طبیه مذمت آن بسیار مسطور است . (غیاث ) (آنندراج ): دِج ، اَزیَب ،حَزرَج ؛ باد جنوب . اُوار، نُعامی ؛ باد جنوب یا باد مابین جنوب و صبا. (منتهی الارب ). رجوع ...
-
بنادر جنوب
لغتنامه دهخدا
بنادر جنوب . [ ب َ دِ رِ ج َ ] (اِخ ) مجموع بندرهای ایران در ساحل خلیج فارس و بحر عمان ، شامل بندرعباس ، بندر بوشهر، بندر لنگه ، بندر جاسک ،چاه بهار، دیلم ، کواتر. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به خلیج فارس و رجوع به ذیل هر یک از کلمات فوق شود.
-
جستوجو در متن
-
پادامن
لغتنامه دهخدا
پادامن . [ م َ ] (اِخ ) از نواحی جنوب چهارجوی واقع در جنوب غربی پسکی .
-
گارداب
لغتنامه دهخدا
گارداب . (اِخ ) جنوب شرقی چشمه عزیز، جنوب کویر نمک و شمال غربی جندق .
-
ازیب
لغتنامه دهخدا
ازیب . [ اَ ] (ع اِ) باد جنوب . (دستور اللغة). باد نکباء که میان صبا و جنوب وزد.
-
ظوطل
لغتنامه دهخدا
ظوطل . [ ] (اِخ ) موضعی به جنوب بوانات .
-
کاشان رود
لغتنامه دهخدا
کاشان رود. (اِخ ) در جنوب مروالرود.
-
جرکان ده
لغتنامه دهخدا
جرکان ده . [ ] (اِخ ) در چهار فرسخی جنوب سمیرم است .