کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
جسته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
قلاچ
لغتنامه دهخدا
قلاچ . [ ق ُل ْ لا ] (ترکی ، اِ) برجستن اسب . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جستن اسب و راه جسته جسته رفتن آن . (آنندراج از فرهنگ وصاف ).
-
بیرون خزیده
لغتنامه دهخدا
بیرون خزیده . [ خ َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) بیرون جسته . بیرون خاسته .
-
اخنس
لغتنامه دهخدا
اخنس . [ اَ ن َ ] (ع ص ) مرد که بینی وی سپس رفته باشد و سر بینی اندک بلند باشد. آنکه بینی او واپس جسته باشد. بینی بازپس جسته . (مهذب الاسماء). بینی واپس جسته . (زوزنی ). بینی باپس جسته . (تاج المصادر بیهقی ). ماربینی . آنکه بینی آویخته دارد. (زمخشری ...
-
جئز
لغتنامه دهخدا
جئز. [ ج َءْزْ ] (ع ص ) از جَاءَز. (از منتهی الارب ). آنکه آب بگلویش جسته است .
-
قالصة
لغتنامه دهخدا
قالصة. [ ل ِ ص َ ] (ع ص ) مؤنث قالص : شَفَةٌ قالصة؛لبی بازپس جسته . (مهذب الاسماء). رجوع به قالص شود.
-
فندیر
لغتنامه دهخدا
فندیر. [ ف ِ ] (ع اِ) پاره ای از کوه جز فدره . || سنگ بزرگ بیرون جسته از سر کوه . (منتهی الارب ). رجوع به فندیرة شود.
-
ابوسندرینوس
لغتنامه دهخدا
ابوسندرینوس . [ ] (اِخ ) ابن قفطی گوید: حکیمی ریاضی از مردم روم بود بعد از اقلیدس وملوک وقت در احداث عمارات از او اعانت می جسته اند.
-
بغاء
لغتنامه دهخدا
بغاء. [ ب ُ ] (ع ص ) جُسته .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). طلب . (اقرب الموارد).
-
فرغار
لغتنامه دهخدا
فرغار. [ ف َ ] (اِخ ) نام ترکی که افراسیابش فرستاده بود تا معلوم کند که رستم چه مقدار لشکر دارد. (برهان ) : یکی شیردل بود فرغارنام قفس دیده و تیز جسته ز دام .فردوسی .
-
ویده
لغتنامه دهخدا
ویده . [ دَ / دِ / وَ دَ / دِ / وِ دَ / دِ ] (ن مف ) چاره جسته و چاره جوینده . (آنندراج ) (برهان ). رجوع به ویدن و ویدیدن شود.
-
قذفة
لغتنامه دهخدا
قذفة. [ ق ُ ف َ ] (ع اِ) کنگره . || آنچه بیرون جسته باشد از سرکوه . || کرانه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، قِذاف و قُذَف ، قُذُف و قُذُفات . (منتهی الارب ).
-
مستنوق
لغتنامه دهخدا
مستنوق .[ م ُ ت َ وِ ] (ع ص ) شتر نر که به ناقه تشبه جسته باشد. (از اقرب الموارد). || آنکه چیز دیگری را برای خود دعوی می کند مثل آنکه شعر دیگری را به خود نسبت دهد. (ناظم الاطباء). رجوع به استنواق شود.
-
ابوعبدا
لغتنامه دهخدا
ابوعبدا. [ اَ ع َ دِل ْ لاه ] (اِخ ) خطیب ملقب به ولی الدین . او راست : مشکات المصابیح که در 737 هَ. ق . از آن فراغت جسته و کتاب اسماء رجال المشکات .
-
بس خواسته
لغتنامه دهخدا
بس خواسته . [ ب َ خا ت َ / ت ِ ] (ص مرکب ) کنایه از مطلوب و معشوق باشد. (برهان ) (آنندراج ). و رجوع به فرهنگ دساتیر ص 236 و بس جسته شود.
-
خروجی
لغتنامه دهخدا
خروجی . [ خ ُ ] (اِ) قسمتی از بعض اطاقها که بیرون از حدود سایر قسمتهای بناست . (یادداشت بخط مؤلف ). قسمتی بیرون جسته از بنائی . (یادداشت بخط مؤلف ).