کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثناگستر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثناگستر
لغتنامه دهخدا
ثناگستر. [ ث َ گ ُ ت َ ] (نف مرکب ) مدح گستر. مدّاح : گمان برم که من اندر زمین همان شجرم شجر که دید ثناگستر و ستایش گر.فرخی .آن ثناگستر منم کاندر همه گیتی بحق عزّ و ناز از مدحهای شاه حق گستر گرفت .مسعودسعد.
-
جستوجو در متن
-
ثناگستردن
لغتنامه دهخدا
ثناگستردن . [ ث َ گ ُ ت َ دَ ] (مص مرکب ) مدح گفتن : تا سزا باشد ثناگستردن آل رسول بنده در عالم بنام تو ثناگستر سزد.سوزنی .
-
ستایشگر
لغتنامه دهخدا
ستایشگر. [ س ِ ی ِ گ َ ] (ص مرکب ) آنکه کسی را بستاید. (آنندراج ). مادح : سخنوران و ستایشگران گیتی راهمی نگردد جز بر مدیح خواجه زبان . فرخی .گمان برم که من اندر زمین همان شجرم شجر که دید ثناگستر و ستایشگر. فرخی .همه خوبی ّ و نکویی بود او را ز خدای وی...
-
حق گستر
لغتنامه دهخدا
حق گستر. [ ح َ گ ُ ت َ ] (نف مرکب ) آنکه حق را در همه جا انبساط دهد : هرچه کاری بدروی و هرچه گوئی بشنوی این سخن حق است و حق زی مرد حق گستر برند. سنائی .آن ثناگستر منم کاندر همه گیتی بحق عز و ناز از مدحهای شاه حق گستر گرفت .مسعودسعد.
-
متوقع
لغتنامه دهخدا
متوقع. [ م ُ ت َ وَق ْ ق ِ ] (ع ص ) چشم دارنده به وقوع چیزی . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). چشم دارنده به وقوع چیزی . متنظر و نگران . امیدوار. (ناظم الاطباء) : امیرالمؤمنین جویای این است و خواهان است و امیدوار است و متوقع است . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص...
-
سزا
لغتنامه دهخدا
سزا. [ س ِ / س َ ] (ص ) پهلوی «سچاک « »سچاکیها» (شایسته ، شایستگی ) از ریشه ٔ «سچ » . «سچاک وار». رجوع به سزاوار و سزیدن شود. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). لایق و سزاوار. (برهان ) (جهانگیری ). لایق و درخور. (آنندراج ) : ز ده گونه ریچال و ده گونه واگل...
-
لطیف الدین
لغتنامه دهخدا
لطیف الدین . [ ل َ فُدْ دی ] (اِخ ) زکی مراغه ای . لطیف جهان و افضل گیهان و اصل او از مراغه بود، اما مولد و منشاء او در کاشغر اتفاق افتاد، از آن سبب ترکان تنگ چشم معانی که از خدر فکر او برون آمدند به جمال دلبری و کمال جان فزایی بودند و اگرچه لطایف اش...
-
اثیر
لغتنامه دهخدا
اثیر. [اَ ] (اِخ ) اومانی . اثیرالدین . دولتشاه در تذکره ص 172 آرد: او مردی خوش طبع و فاضل بوده و دیوان او مشهور است و در علم شاگرد خواجه نصیرالدین طوسی بود و اصل او از همدان است . اشعار عربی بسیار دارد و سخن رادانشمندانه میگوید. و هدایت در مجمع الفص...