کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثمرات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثمرات
لغتنامه دهخدا
ثمرات . [ ث َ م َ ] (ع اِ) ج ِ ثمرة. درختها. ثمره ها. میوه ها. بارها : کشتی حسنات وثمراتش بدرودی . منوچهری .چون نقاب خاک از چهره بگشاد [ دانه ] ...لاشک آنرا بپرورانند و از ثمرات آن منفعت گیرند. (کلیله و دمنه ). || فوائد، نتائج : و فوائد و ثمرات آن او...
-
جستوجو در متن
-
دمیاطی
لغتنامه دهخدا
دمیاطی . [ دِم ْ ] (اِخ ) محمد افندی حمدی ، معروف به نشار. از شعرا بود. او راست : ثمرات الافکار، که دیوان اشعار اوست . (از معجم المطبوعات مصر ج 1 ص 886).
-
بهرور
لغتنامه دهخدا
بهرور. [ ب َ رَ / رِ وَ ] (ص مرکب ) بهره ور : هرکه طاعت شعار و دثار خویش کند از ثمرات دنیا و عقبی بهرور گردد. (کلیله و دمنه ). و رجوع به بهره ور شود.
-
زهرات
لغتنامه دهخدا
زهرات . [ زَ هََ ] (ع اِ) در دو شاهد زیر از جوینی بمعنی خوبی ها و تازگیها آمده است : و جامی از یاقوت سرخ آتشی که بر مثال زورقی ساخته بودند و از نفایس زهرات دنیا و موجودات خزانه آن را در نظر او وزنی بودی . (جهانگشای جوینی ). و مقصودمطلوب از زهرات و ثم...
-
زیادت گشتن
لغتنامه دهخدا
زیادت گشتن . [ دَ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) افزون شدن . زیادت گردیدن . بسیار شدن : چون دمنه ... از سخن فارغ شد اعجاب شیر بدو زیادت گشت . (کلیله و دمنه ). هرچند که در ثمرات عفت تأمل بیشتر کردم رغبت من در اکتساب آن زیادت گشت . (کلیله و دمنه ). ملک را بر حا...
-
مخالصت
لغتنامه دهخدا
مخالصت . [ م ُ ل َ ص َ ] (ع اِمص ) دوستی خالص و بی ریا و راستی و صداقت و اخلاص . (ناظم الاطباء): میمنه و میسره و قلب و جناح ِ آن را به حقوق صحبت و ممالحت و سوابق اتحاد و مخالصت بیاراسته .(کلیله و دمنه چ مینوی ص 33). کیفیت موالات و افتتاح مؤاخات ایشا...
-
مواسم
لغتنامه دهخدا
مواسم . [ م َ س ِ ] (ع اِ) ج ِ موسم . (ناظم الاطباء). ج ِ موسم به معنی فصل و وقت و هنگام . (از یادداشت مؤلف ) : انواع تمتع و برخورداری از مواسم جوانی و ثمرات ملک و دولت ارزانی دارد. (کلیله و دمنه ). و رجوع به موسم شود. || ج ِ موسم به معنی هنگام فراه...
-
مذلل
لغتنامه دهخدا
مذلل . [ م ُ ذَل ْ ل َ ] (ع ص ) نعت مفعولی است ازتذلیل . رجوع به تذلیل شود. || رام . مطیع.(ناظم الاطباء). رجوع به تذلیل شود : قبایل مغول قومی به اختیار و قومی به اجبار مذلل و مسخر فرمان او شدند. (جهانگشای جوینی ). || طریق مذلل ؛ ذلیل . راهی که سپردنش...
-
تمتع یافتن
لغتنامه دهخدا
تمتع یافتن . [ ت َ م َت ْ ت ُ ت َ ] (مص مرکب ) لذت یافتن . بهره و فایده یافتن . (ناظم الاطباء). تمتع بردن .نصیب یافتن : از ثمرات رأی در وقت آفت تمتعی زیادت نتوان یافت . (کلیله و دمنه ). هرکجا که رویم اگرچه در خصب و نعمت باشیم بی دیدار تو تمتع و لذت ...
-
مفضل
لغتنامه دهخدا
مفضل . [ م ِ ض َ ] (ع ص ) مرد بسیارفضل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : روز عید فطر بدان حضرت پیوست ، جوان فاضل مفضل ، دبیری نیک ... در ادب و ثمرات آن با بهره ... (چهارمقاله ص 84). || (اِ) جامه ٔ بادروزه . ج ، مفاضل ....
-
ثمرة
لغتنامه دهخدا
ثمرة. [ ث َ م َ رَ ] (ع اِ) ثمرت . یکی ثمر. میوه . حاصل . بار. ج ، ثَمر. ثَمَرات . ثِمار. ثمراء. || نتیجه : و تعبیه ها کردند تا بروی مشرف باشد [ طغرل ] و هر چه رود می بازنماید تا ثمرت این خدمت بیابد بپایگاهی بزرگ که یابد. (تاریخ بیهقی ). و چون از لذا...
-
یوسف
لغتنامه دهخدا
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن عبدالقادربن محمد حسینی ازهری ، معروف به ابن الاسیر. از قبیله ٔ بنی الاسیر و خود نویسنده و دانشمند و فقیه و شاعر بود. به سال 1232 هَ . ق . در صیدا به دنیا آمد و به سال 1247هَ . ق . به دمشق رفت و سپس به الازهر مصر روی آورد وهف...
-
تأمل کردن
لغتنامه دهخدا
تأمل کردن . [ ت َ ءَم ْ م ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نیک نگریستن ، اندیشیدن : نسخت نامه و هر دو مشافهه بر این جمله بود و بسیار فایده از تأمل کردن این بجای آید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 217). در این باب لختی تأمل کردند تا آخرین جمله گفتند که فرمانبرداریم ب...
-
ریاکار
لغتنامه دهخدا
ریاکار. (ص مرکب )مُرائی . (منتهی الارب ). مکار و کسی که در کارها مکر و غدر و نفاق می کند. مزور. (ناظم الاطباء). مکار. دورو. منافق . مرایی . (آنندراج ). شخصی است که همچو بازیگر حرکات و تشبیهات او را حقیقتی نیست و لقبی است از برای آنان که صورةً و ظاهرا...