کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ثجر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ثجر
لغتنامه دهخدا
ثجر. [ ث َ ] (اِخ ) آبی است نزدیک نجران یا مابین وادی القری و شام . || آبی است از بنی القین بن جسر در جوش . (معجم البلدان ).
-
ثجر
لغتنامه دهخدا
ثجر. [ ث َ ] (ع مص ) آمیختن ثفل خرما با چیز دیگر. || خرما را به کنجاره ٔ غوره ٔ خرما آمیختن . و آن در حدیث است . || روان کردن (آب و جز آن ).
-
ثجر
لغتنامه دهخدا
ثجر. [ ث َ ج ِ / ث َ ج َ ] (ع ص ) سطبر. پهناور.
-
ثجر
لغتنامه دهخدا
ثجر. [ ث ُ ] (ع اِ) ج ِ ثجرة.
-
ثجر
لغتنامه دهخدا
ثجر. [ ث ُ ج َ ] (ع اِ) جماعتهای متفرقه . || تیرهای پهناور سطبربیخ .
-
واژههای همآوا
-
سجر
لغتنامه دهخدا
سجر. [ س َ ] (ع مص ) تافتن و گرم کردن تنوررا. (منتهی الارب ). به آتش تافتن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). || پر کردن جوی را. (منتهی الارب ). پر کردن . (تاج المصادر) (دهار) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). || ریختن آب را در حلق کسی . || بانگ...
-
سجر
لغتنامه دهخدا
سجر. [ س َ ج َ ] (ع اِ) سپیدی بسرخی آمیخته . (منتهی الارب ). سرخی که به سپیدی جسم آمیخته باشد. (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
ثاجر
لغتنامه دهخدا
ثاجر. [ ج ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ثجر.
-
خیزران مثجر
لغتنامه دهخدا
خیزران مثجر. [ خ َ زُ / زَ ن ِ م ُ ث َج ْ ج َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بیدانبوب دار. (منتهی الارب ). رجوع به ثجر شود.
-
ثجرة
لغتنامه دهخدا
ثجرة. [ ث ُ رَ ] (ع اِ) میانه ٔ سینه یا اعلای آن . || گرداگرد مغاک چنبر گردن . || بروت شتر. || پاره ٔ پریشان از گیاه و جزآن . || میان وادی و فراخی آن . ج ، ثُجر.
-
غمر
لغتنامه دهخدا
غمر. [ غ َ ] (اِخ ) آبی است به یمامه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آبی است از آبهای بنی اسد که خالدبن ولید در جنگهای رده بدانجا فرودآمد. و این آب در وادیی به همان نام غمر است و میان ثجر و تیماء قرار دارد. مردی از مسلمانان گوید : جزی اﷲ عنا طیئافی بلاد...