سجر. [ س َ ] (ع مص ) تافتن و گرم کردن تنوررا. (منتهی الارب ). به آتش تافتن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). || پر کردن جوی را. (منتهی الارب ). پر کردن . (تاج المصادر) (دهار) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). || ریختن آب را در حلق کسی . || بانگ کردن و نالیدن . (منتهی الارب ). ناله واکشیدن شتر. (تاج المصادر بیهقی ). ناله ٔ دراز کشیدن . (دهار). || تهی کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (المصادر زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.