کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیماری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تیماری
لغتنامه دهخدا
تیماری . (ص نسبی ) هر کس از جانب دولت به توجه اطفال یتیم و بی کس و اعانت مردمان عاجز باشد آن را تیماری گویند یا تیمارخوار. (انجمن آرا) (آنندراج ).
-
تیماری
لغتنامه دهخدا
تیماری .(حامص ) گرفتگی . اندوهگینی . مقابل شادی : همه رنجی و تیماری سرآیدز تخم صابری شادی برآید.(ویس و رامین ).
-
جستوجو در متن
-
صنعةالفرس
لغتنامه دهخدا
صنعةالفرس . [ ص َ ع َ تُل ْ ف َ رَ ] (ع اِ مرکب ) نیکو سیاست و نیکو تیماری اسب . (منتهی الارب ). نیکو تعهد کردن اسب . (تاج المصادر بیهقی ).
-
تیمارخوار
لغتنامه دهخدا
تیمارخوار. [ خوا / خا ] (نف مرکب ) غمین . اندوهگین . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : کفیدش دل از غم چو یک کفته نارکفیده شود سنگ تیمارخوار. رودکی (از یادداشت ایضاً).|| تیماری . (انجمن آرا) (آنندراج ). رجوع به همین کلمه شود.
-
سر آمدن
لغتنامه دهخدا
سر آمدن . [ س َ م َ دَ ] (مص مرکب ) آخر شدن . (غیاث ) (آنندراج ). به آخر رسیدن .منقضی شدن . سپری شدن . پایان یافتن مدت : ز گشتاسب و ارجاسب بیتی هزاربگفت و سر آمد بر او روزگار. فردوسی .جهان چون بزاری برآید همی بد و نیک روزی سر آید همی . فردوسی .عمر خو...
-
پوشانیدن
لغتنامه دهخدا
پوشانیدن . [ دَ ] (مص ) پوشاندن . جامه در بر کسی کردن . درپوشانیدن . ملبس کردن . الباس . (تاج المصادر بیهقی ) : و گر زآنکه دانی که با آن هزبرنتابی تو خود را مپوشان بگبر. فردوسی .سندس رومی در نارونان پوشاندند. منوچهری .خلعت هارون پنجشنبه ٔ هشتم ماه جم...
-
تیمار
لغتنامه دهخدا
تیمار. (اِ) غم باشد و تیمار داشتن ، غم خوردن بود. (فرهنگ جهانگیری ). غم . (فرهنگ رشیدی ) (شرفنامه ٔ منیری ) (آنندراج ). رنج و اندوه . (ناظم الاطباء) : از او بی اندهی بگزین و شادی با تن آسانی به تیمار جهان دل را چرا باید که بخسانی . رودکی .نیکی او بجا...
-
واقعة
لغتنامه دهخدا
واقعة. [ ق ِ ع َ ] (ع ص ) مؤنث واقع. رجوع به واقع شود. || (اِ) حادثه . (غیاث ) (ناظم الاطباء). نازله . (از اقرب الموارد). اتفاق . کار افتاده . کار پیش آمده . پیش آمد. عارضه . ماوقع. جریان کار. رویداد. قضیه . موضوع : روبرو میشود با واقعه به آن طریق ک...
-
دلارام
لغتنامه دهخدا
دلارام . [ دِ ] (ص مرکب ) دل آرام . مایه ٔ آرام دل ، خواه به جمال و خواه به کمال . آرامش دهنده ٔ دل . آرام بخش دل . که سبب آرامش دل و خاطر باشد. که موجب آسایش خاطر شود. که دل را آسودگی بخشد. مایه ٔآرام دل . تسکین دهنده ٔ خاطر. تسکین بخش خاطر. سَکَن ....
-
حبیب خراسانی
لغتنامه دهخدا
حبیب خراسانی . [ ح َ ب ِ خ ُ ] (اِخ ) حاج میرزا... شاعر خراسانی از خاندان شهیدی . وی پسر حاج میرزا هاشم پسر میرزا هدایت اﷲ پسر میرزا مهدی خراسانی شهید در سال 1266 هَ . ق . در فتنه سالاری و ایامی که شهر مشهد در محاصره بوده پا به عرصه ٔ وجود گذاشت و پس...