کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تیاح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تیاح
لغتنامه دهخدا
تیاح . [ ت َی ْ یا ] (ع ص ) آنکه پیش آید بکاری که نبایدیا آنکه خود را در بلا افکند. مِتیَح . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || اسپی که از نشاط خمان و چمان رود. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به متیح و تیحان شود...
-
واژههای همآوا
-
طیاح
لغتنامه دهخدا
طیاح .[ ] (ع اِ) آثار. خرابه ها. بقایا. (دزی ج 2 ص 78).
-
تیاه
لغتنامه دهخدا
تیاه . [ ت َی ْ یا ] (ع ص ) لاف زن و متکبر. نعت است ازتیه . (منتهی الارب ). لاف زننده و متکبر. (ناظم الاطباء). متکبر. (اقرب الموارد). || گمراه و آنکه به هر جای سرگردان رود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نعت است از تیه . (منتهی الارب ). رجوع به تیه ش...
-
جستوجو در متن
-
متیح
لغتنامه دهخدا
متیح . [ م ِ ی َ ] (ع ص ) آن که پیش آید به کاری که نباید، یا آن که خود را در بلا افکند. (ازمنتهی الارب ) (آنندراج ). تیاح . (از اقرب الموارد)). کسی که پیش آید وی را کاری که نباید و قصد آن نکرده باشد و کسی که خود را در بلا افکند. (ناظم الاطباء). ورجوع...
-
خمان
لغتنامه دهخدا
خمان . [ خ َ ] (اِ) کمان تیراندازی و گویند کمان در اصل خمان بوده به اعتبار آنکه هر خانه از آن خمی دارد و بتغییر السنه «خاء» به «کاف » بدل شده است . (از برهان قاطع) (از انجمن آرای ناصری ). || (نف ، ق ) خم شونده . (فرهنگ فارسی معین ). در حال خم شدن . |...