کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکمله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تکملة
لغتنامه دهخدا
تکملة. [ ت َ م ِ ل َ ] (ع مص ) تمام گردانیدن و نیکو کردن . (آنندراج ). کمل تکمیلاً و تکملة. رجوع به تکمیل شود. (ناظم الاطباء). || (اِ) آنکه چیزی را تمام گرداند. (از اقرب الموارد). تکمیل و تتمه . (ناظم الاطباء) : و بیشترین مردم بر این دستور مال و خراج...
-
جستوجو در متن
-
جیهمان
لغتنامه دهخدا
جیهمان . [ ج َ هَُ ] (ع اِ) زعفران . (منتهی الارب ) (ذیل اقرب الموارد از تکملة).
-
خارزنگ
لغتنامه دهخدا
خارزنگ . [ زَ ] (اِخ ) ناحیه ای است از بست به نیشابور و مؤلف تکملة از آنجاست رجوع به خاررنج شود.
-
کوذین
لغتنامه دهخدا
کوذین . (معرب ، اِ) معرب کودین و کدین . عامه به چوبی گویند که گازران جامه را بدان می کوبند. (از تکمله ٔ المعرب جوالیقی ص 37).
-
شاه الطاق
لغتنامه دهخدا
شاه الطاق . [ هَُطْ طا ] (اِخ ) لقب دیگر مؤمن الطاق است و این لقبی بود که پیروان او بجای شیطان الطاق بدو میدادند. (از تکمله ٔ ابن الندیم چ مصر).
-
قعموطة
لغتنامه دهخدا
قعموطة. [ ق ُ طَ ] (ع اِ) در تکمله به معنی قعموط آمده . (اقرب الموارد). رجوع به قعموط شود. || گویک گوی گردان . (منتهی الارب ). گویک گوه گردان . (آنندراج ). دحروجة الجعل . (اقرب الموارد).
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالرحمان شریف حسینی حلبی مصری ، مکنی به ابوالعباس و ملقب بعزالدین . وی بر تکمله ٔ استاد خویش منذری ذیلی دارد. وفات او به سال 695 هَ .ق . بود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )کمال الدین . او راست : الفوائد المظفریة فی حل عقائد تکملة الشاطبیة که نظم غایة الاختصار همدانی است و بسال 806 هَ . ق . این منظومه را بپایان رسانیده است .
-
علی زینی
لغتنامه دهخدا
علی زینی . [ ع َ ی ِ زَ ] (اِخ ) ابن محمدحسین نجفی زینی . وی شاعر بود و در سال 1215 هَ. ق . درگذشت . او را دیوان شعری است . و نیز تقریظی بر تخمیس البرده ٔ محمدرضا نحوی دارد. (از الذریعه ٔ آقابزرگ طهرانی ج 4 ص 8 و ج 9 ص 758 از تکملة الامل ).
-
عراعر
لغتنامه دهخدا
عراعر. [ ع ُ ع ِ ] (اِخ ) نام موضعی است در شعر اخطل . و گفته شده است نام آبی است شور مر بنی عمیره را و صاحب تکملة گوید: هی ارضی سبخة. و گفته شده است آب تلخی است به عدنه در شمال شربة. و نصر گوید عراعرآبی است مر کلب را بناحیة الشام . (معجم البلدان ).
-
ابن زولاق
لغتنامه دهخدا
ابن زولاق . [ اِ ن ُ ] (اِخ ) ابومحمد حسن بن ابراهیم مصری مورخ (306-387 هَ .ق .). کتابی در خطط مصر و کتاب دیگری اخبار قضاة مصر دارد. و آن تکمله ٔ اخبار محمدبن یوسف بن یعقوب کندی است . (از ابن خلکان ).
-
درواسنج
لغتنامه دهخدا
درواسنج . [ دَرْ س َ ] (معرب ، اِ) معرب دروازه گاه . چیزی که پیش کوهه ٔ زین از زیادت پهلوی زین است . (منتهی الارب ). در تاج العروس درواسنج و در اقرب الموارد درواسبخ ضبط شده است . صاحب تاج العروس می نویسدصاحب تکمله آنرا بصورت دَرْواسْبَج ضبط کرده است ...
-
صلاح الدین حبوری
لغتنامه دهخدا
صلاح الدین حبوری . [ ص َ حُدْ دی ن ِ ح ُ ] (اِخ ) ابن عبدالخالق بن یحیی القاسمی الحسنی الحبوری . وی شاعری یمانی و از علماء و منسوب به حبور از ارض یمن و او را دیوان شعر و تصانیفی است که از آن جمله شرح تکملة الاحکام است . وی به سال 1047 هَ . ق . درگذشت...
-
قعاس
لغتنامه دهخدا
قعاس . [ ق ُ ] (ع اِ) بیماریی است که گوسفندان را از بسیارخواری پیدا گردد و بکشد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). آن درد که گوسفند را درحال بکشد. (مهذب الاسماء). و در تهذیب و تکمله آمده است که قعاس پیچیدگیی است که بر اثر باد در گردن پیدا آید و اختصاصی ...