درواسنج . [ دَرْ س َ ] (معرب ، اِ) معرب دروازه گاه . چیزی که پیش کوهه ٔ زین از زیادت پهلوی زین است . (منتهی الارب ). در تاج العروس درواسنج و در اقرب الموارد درواسبخ ضبط شده است . صاحب تاج العروس می نویسدصاحب تکمله آنرا بصورت دَرْواسْبَج ضبط کرده است .
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.