کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توافق کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
توافق کردن
لغتنامه دهخدا
توافق کردن . [ ت َ ف ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) موافقت کردن . سازواری کردن . اتفاق کردن در رای . موافق شدن .
-
واژههای مشابه
-
توافق داشتن
لغتنامه دهخدا
توافق داشتن . [ ت َ ف ُ ت َ ] (مص مرکب ) سازواری داشتن دررای . یگانگی داشتن در فکر. همفکری داشتن . هم رای بودن در امری . رجوع به توافق و دیگر ترکیبهای آن شود.
-
جستوجو در متن
-
سازش دادن
لغتنامه دهخدا
سازش دادن . [ زِ دَ] (مص مرکب ) صلح دادن . آشتی ایجاد کردن . سازش ایجادکردن . توافق ایجاد کردن . رفع کدورت و اختلاف کردن .
-
جور شدن
لغتنامه دهخدا
جور شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) جور شدن با کسی ؛ موافق شدن . توافق پیدا کردن .
-
تساوم
لغتنامه دهخدا
تساوم . [ ت َ وُ ] (ع مص ) بها کردن متاع . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گفتگو کردن فروشنده و خریدار در بهای کالا و بحد متوسط توافق کردن . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (المنجد).
-
تخالف
لغتنامه دهخدا
تخالف . [ ت َ ل ُ ] (ع مص ) با یکدیگر خلاف کردن . (زوزنی ) (دهار) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). مخالفت و دگرگونی . (غیاث اللغات ). ضد توافق . (اقرب الموارد) (قطر المحیط).
-
تواطو
لغتنامه دهخدا
تواطؤ. [ ت َ طُءْ ] (ع مص ) توافق . (زوزنی ) (از اقرب الموارد). موافقت و سازواری و اتفاق کردن بر امری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). با همدیگر موافقت کردن . (آنندراج ). اتفاق کردن . همداستان شدن . سازواری بر... موافقت بر... اتفاق در... (یادداشت بخ...
-
تشاکل
لغتنامه دهخدا
تشاکل . [ ت َ ک ُ ] (ع مص ) با یکدیگر مانیدن . (زوزنی ). بهم مانیدن . (دهار). مشابه شدن . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). بهمدیگر مانند شدن . (آنندراج ) (از متن اللغة). تماثل . (اقرب الموارد) (المنجد). || موافقت کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم ا...
-
تضاد
لغتنامه دهخدا
تضاد. [ ت َ دد ] (ع مص ) با یکدیگر دشمنی کردن . (زوزنی ). با یکدیگر مخالفت کردن . (از اقرب الموارد). با همدیگر ضد بودن و با همدیگر دشمنی کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). مخالف یکدیگر بودن و با هم خصومت کردن . (ناظم الاطباء). || ناهمتایی کردن . (زوزن...
-
مکاس
لغتنامه دهخدا
مکاس . [ م ِ ] (ع مص ) کم کردن در ثمن . (منتهی الارب ). بخیلی کردن در بیع با کسی و پایین آوردن قیمت و کم کردن آن و گویند مکاس مغالبه بین خریدار و فروشنده است و این چنان است که صاحب کالا از خریدار قیمتی بخواهد و او پیوسته به وی مراجعه کند و اندک اندک ...
-
مساومة
لغتنامه دهخدا
مساومة. [ م ُ وَ م َ ] (ع مص ) بها کردن متاع . (منتهی الارب ). بها کردن با کسی . (تاج المصادر بیهقی ). با کسی مکاس کردن در بیع. (المصادر زوزنی ). با کسی درنگ کردن در بیع برای گران فروختن و دقت نمودن در خریدن و فروختن . (غیاث ) (آنندراج ). گران عرضه د...
-
تعاسر
لغتنامه دهخدا
تعاسر. [ ت َ س ُ ] (ع مص ) سخت و استوار گردیدن . || دشوار شدن . || ملتوی گشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || با یکدیگر دشوار گرفتن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). با هم دشواری کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (...
-
سازواری
لغتنامه دهخدا
سازواری . (حامص مرکب ) عمل سازوار. سازوار بودن . سازگاری . (انجمن آرا) (آنندراج ). موافقت در کارها. (برهان ). الفت . (منتهی الارب ). سازوار آمدن . سازگار بودن . سازگارآمدن . سازنده بودن . سازش . ساختن . اتفاق . وفق . وفاق . موافقت . توافق . || موافقت...