کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تفرجگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
تفرج گاه
لغتنامه دهخدا
تفرج گاه . [ ت َ ف َرْ رُ ] (اِ مرکب ) جای تفرج و جایی که شادمانی آورد. و جای گشت و گذار مانند باغ و مرغزار و جز آن . (ناظم الاطباء). تفرج جای . جای سیر و تماشا. تفرج گه : و هردم به تفرج گاهی از نعم دنیا متمتع گردد. (گلستان ). رجوع به تفرج و دیگر ترک...
-
جستوجو در متن
-
دیرتنادة
لغتنامه دهخدا
دیرتنادة. [ دَ رِ ت ِ دَ ] (اِخ ) دیر مشهوری است در صعیدمصر أسیوط و در قسمت پائین آن تفرجگاه زیبائی است و در آن راهبان بسیار میباشند. (از معجم البلدان ).
-
نزهت افزا
لغتنامه دهخدا
نزهت افزا. [ ن ُ هََ اَ ] (نف مرکب ) هرآنچه بر شادی و عیش بیفزاید. (ناظم الاطباء). || تفرجگاه . جای خرم و باصفایی که موجب انبساط خاطر شود.
-
قطربل
لغتنامه دهخدا
قطربل . [ ق ُ رَب ْ ب ُ / ق َ رَب ْ ب ُ ] (اِخ ) نام دهی است بین بغداد و عکبرا که شراب آن مشهور است . این ده تفرجگاه ولگردان و میخانه ٔ میگساران است . شاعران در وصف آن بسی شعر سروده اند. رجوع به معجم البلدان شود.
-
دیرالبخت
لغتنامه دهخدا
دیرالبخت . [ دَ رُل ْب ُ ] (اِخ ) بفاصله دو فرسخ از دمشق واقع است این دیر، دیر میخائیل نامیده میشد چون عبدالملک مروان شتر بختی در آن دیر می بست از آن به بعد به این نام موسوم گردید. علی بن عبداﷲبن عباس (رضی ) در آن نزدیکی باغ کوچکی داشت که تفرجگاه او ...
-
زاویه ٔ خضر
لغتنامه دهخدا
زاویه ٔ خضر. [ ی َ ی ِ خ ِ ] (اِخ ) زاویه ای است واقع در برابر بستان الکلاب در جنوب بستان ابراهیم آغا (در حلب ) این زاویه در آغاز، تفرجگاه بدرالدین بن زهره بود و او خود آن را بدین قصد ساخته بود سپس امیر جلبان متصدی حکومت حلب بسال 770 آن را از تصرف بد...
-
صاری یار
لغتنامه دهخدا
صاری یار. (اِخ ) در تداول عامه صاری یر گویند. قریه ای است در جوار استانبول ، در جهت روم ایلی از میان بوغاز، بالای بیوک دره ، در طرفین دره و در میان دو کوه واقع شده . دامنه های ده از درخت شاه بلوط پوشیده و آبهای خنگار و چرچر منظره ای بسیار زیبا و جالب...
-
قلات
لغتنامه دهخدا
قلات . [ ق َ ] (اِخ ) ده بزرگی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز واقعدر 33 هزارگزی شمال باختر شیراز و 4 هزارگزی شوسه ٔ شیراز به اردکان . موقع جغرافیائی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 2807 تن می باشد. آب آن ازچشمه و محصول آن ...
-
مازول
لغتنامه دهخدا
مازول . (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور است . این دهستان در دامنه ٔ جنوبی کوه بینالود و شمال شوسه ٔ عمومی تهران مشهد واقع و دارای هوایی معتدل است . قری و قصبات آن عموماً ییلاقی و تفرجگاه شهرنشینان می باشد. از 22 آبادی کوچک و بزرگ ت...
-
باغ تخت قراچه
لغتنامه دهخدا
باغ تخت قراچه . [ غ ِ ت َ ت ِ ق َ چ َ ] (اِخ ) باغی به سمرقند که امیر تیمور به تقلید از باغ تخت قراچه ٔ شیراز در سمرقند ساخت . ابن عربشاه گوید : انشأبستانا فی ضواحی سمرقند علی طریق کش و بنا به قصراً سماه تخت قراجا... (عجایب المقدور بنقل از سعدی تا ج...
-
پو
لغتنامه دهخدا
پو. [ پ ُ ] (اِخ ) نام شهر مرکزی ایالت پیرنه ٔ سفلای فرانسه . در ساحل رود گارد پو در 757 هزارگزی جنوب غربی پاریس دارای 38962 تن سکنه و موزه و کتابخانه ٔ بامنظره ٔ باصفا، و قصر قدیمی و تفرجگاه عمومی و تآتری زیبا و دباغ خانه های متعدد، بنگاههای رنگرزی ...
-
قرافة
لغتنامه دهخدا
قرافة. [ ق َ ف َ ] (اِخ ) ناحیه ای است از فسطاط مصر که از بنی غصن بن سیف بن وائل از طایفه ٔ معافر بوده و قرافه دوده ای است از معافر که در این سرزمین سکونت کردند و آنجا به نام آنان خوانده شد. این سرزمین اینک قبرستان مردم مصر است و در آن ساختمانهای با ...
-
متنزه
لغتنامه دهخدا
متنزه . [ م ُ ت َ ن َزْ زَه ْ ] (ع اِ) جای مطبوع و دلگشا و زیبا. (از فرهنگ جانسون ). جای خوش نما و خوش آیند و دلپذیر و تفرجگاه . (ناظم الاطباء) . نزهت جای . ج ، متنزهات . (مهذب الاسماء).نزهت گاه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : موضعی به غایت نزه و خرم...
-
نزهتگاه
لغتنامه دهخدا
نزهتگاه . [ ن ُ هََ ] (اِ مرکب ) تفرج گاه . جای عیش وشادی . (ناظم الاطباء). نزهت جای . متنزه . گردشگاه . نزهت کده . نزهت سرا. نزهت ستان : در فراخی نعمت ودرستی هوا و آب و غریب دوستی و درویش داری اهل همدان و نزهتگاه های بی شمار. (مجمل التواریخ ). آبها ...