کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعظیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تعظیل
لغتنامه دهخدا
تعظیل . [ ت َ ] (ع مص ) مجتمع شدن بر چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). اجتماع قوم بر کسی . (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
تعذیل
لغتنامه دهخدا
تعذیل . [ ت َ ] (ع مص ) بسی ملامت کردن . (زوزنی ). نکوهیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ملامت کردن . (از اقرب الموارد).
-
تعزیل
لغتنامه دهخدا
تعزیل . [ ت َ ] (ع مص ) یکسو ساختن و جدا نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
تعضیل
لغتنامه دهخدا
تعضیل . [ ت َ ] (ع مص ) به ستم بازداشتن زن را از نکاح . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بازداشتن زن را از نکاح . (از اقرب الموارد). || تنگ آمدن خاک بر مردمان . (تاج المصادر بیهقی ). تنگ آمدن جای بر مردمان . (زوزنی ). تنگ آمدن جای . (منتهی ا...