تعضیل . [ ت َ ] (ع مص ) به ستم بازداشتن زن را از نکاح . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بازداشتن زن را از نکاح . (از اقرب الموارد). || تنگ آمدن خاک بر مردمان . (تاج المصادر بیهقی ). تنگ آمدن جای بر مردمان . (زوزنی ). تنگ آمدن جای . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || سختی کردن زمین بر اهل خود از انبوهی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || استوار شدن بچه در شکم مادر چنانکه بیرون نتواند آمد. (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). دشوار برآمدن کودک و بره و بیضه از رحم زن و گوسفند و ماکیان و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کار بر کسی تنگ فراگرفتن . (تاج المصادر بیهقی ) (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). تنگ گرفتن کار بر کسی و حایل شدن بین او و مقصود وی . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.