کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تسکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تسکی
لغتنامه دهخدا
تسکی . [ت ِ ] (اِ) آنچه صاحبخانه را از مال قمار باشد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
جستوجو در متن
-
تسگی
لغتنامه دهخدا
تسگی . [ ت ِ ] (اِ) تسکی . رجوع به همین کلمه شود.
-
طسق
لغتنامه دهخدا
طسق . [ طَ ] (ع اِ) بغادده (بغدادیان ) بغلط بکسر خوانند. (منتهی الارب ). پیمانه ای است . || مقداری از خراج که به حساب سر جریب بر زمین و زراعت و جز آن گیرند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). و منه قول عمر حیث کتب الی عامل له فی رجلین اسلما: ارفع الجزیة من ر...