کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تثنیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تثنیه
لغتنامه دهخدا
تثنیه . [ ت َ ن ِ ی َ ] (اِخ ) اسم پنجمین عهد عتیق است و چون شریعت موسوی مجدداً در آنجاذکر میشود بدون واسطه آن را تثنیه گفتند غالباً گمان دارند که مصنف آن موسی بوده . (قاموس کتاب مقدس ).
-
واژههای مشابه
-
تثنیة
لغتنامه دهخدا
تثنیة. [ ت َ ن ِ ی َ ] (ع مص ) بدو کردن . (تاج المصادر بیهقی ).دو تا کردن . (زوزنی ) (آنندراج ). دو گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || تثنیه عنق ؛ خم کردن گردن را. || بدو نسبت کردن . || دوم گردانیدن . || ثنا کردن بر. (منتهی الارب ) (ناظم ال...
-
جستوجو در متن
-
ربوان
لغتنامه دهخدا
ربوان . [ رِب َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ ربا. (منتهی الارب ). تثنیه ٔ رباو ربواء. (ناظم الاطباء). رجوع به هر دو کلمه شود.
-
جوادین
لغتنامه دهخدا
جوادین . [ ج َ دَ ] (ع اِ) تثنیه ٔ جواد.
-
حرامان
لغتنامه دهخدا
حرامان . [ ح َ ] (اِخ ) (بصیغه ٔ تثنیه ) مکه و مدینة.
-
ذوی
لغتنامه دهخدا
ذوی . [ ذَ وَ ] (ع اِ) تثنیه ٔ ذو.
-
لیتان
لغتنامه دهخدا
لیتان . (ع اِ) تثنیه ٔ لیت . (منتهی الارب ).
-
رحوان
لغتنامه دهخدا
رحوان . [ رَ ح َ ] (ع اِ) به صیغه ٔ تثنیه ، دو سنگ آسیا. (ناظم الاطباء). تثنیه ٔ رَحا (رَحی ̍). (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
حیرتان
لغتنامه دهخدا
حیرتان . [ رَ ] (اِخ ) تثنیه ٔ حیرة. حیرة و کوفه . (منتهی الارب ). تثنیه ٔ حیره و کوفه ، با تغلیب . زیرا پایتخت ملوک عرب بوده است . (اقرب الموارد).
-
عطفان
لغتنامه دهخدا
عطفان . [ ع ِ ] (ع اِ) تثنیه ٔ عِطف . رجوع به عِطف شود.
-
عیدان
لغتنامه دهخدا
عیدان . (ع اِ) تثنیه ٔ عید در حال رفع. رجوع به عید و عیدَین شود.
-
نفساوان
لغتنامه دهخدا
نفساوان . [ ن ُ ف َ ] (ع ص ، اِ) تثنیه ٔ نفساء است . رجوع به نُفَساء شود.
-
عدلین
لغتنامه دهخدا
عدلین . [ ع ِ ل َ] (ع اِ) تثنیه ٔ عِدل . دو لنگه بار. (قطرالمحیط).