کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تبنا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تبنا
لغتنامه دهخدا
تبنا. [ ت َ ] (هزوارش ، اِ) بلغت زند و پازند کاهی که از گندم و جو بهم میرسد . (برهان ) (انجمن آرا)(آنندراج ). بلغت زند و پازند کاه گندم و جو و جز آن . (ناظم الاطباء). و به عربی تبن میگویند. (برهان ).
-
جستوجو در متن
-
تبانة
لغتنامه دهخدا
تبانة. [ ت َ ن َ ] (ع مص ) زیرک شدن . (تاج المصادر بیهقی ). زیرک و باریک بین و ریزه کار گردیدن . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تَبَن نعت است از آن . (آنندراج ). تبن تبناً و تبانة؛ زیرک و باریک بین و ریزه کار گردید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
تغلیب
لغتنامه دهخدا
تغلیب . [ ت َ ] (ع مص ) چیره گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از آنندراج ). || مستولی ساختن کسی را بر بلا بقهر. (از اقرب الموارد). || به اصطلاح از روی غلبه چیزی را در تحت حکم چیز دیگر آوردن . یقال : عرب علفها تبناً و ماء با...
-
تبن
لغتنامه دهخدا
تبن . [ ت َ / ت ِ ] (ع اِ) کاه . (دهار) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کاه خشک . (غیاث اللغات ) (مهذب الاسماء). تِبْنَة یکی . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ): اقل من تبنة فی لبنة و کان نبتاً فصار ...
-
احتباک
لغتنامه دهخدا
احتباک . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بستن اِزار. ازار سخت کردن بر میان . (تاج المصادر). شلوار بر میان سخت بستن . || استوار و نیکو کردن هر چیزی . || احتباک ثوب ؛ نیکو بافتن جامه . || حبوه بستن و گردپای نشستن . احتباء. (منتهی الارب ). پشت و ساق درهم کشیده نشستن...