کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بَدَّلَهُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بدله
لغتنامه دهخدا
بدله . [ ب ِ ل َه ْ ] (اِ) درختی که هرگز بار ندهد. || درختی که تنها برای سوزاندن باشد. || لباس هرروزه . (ناظم الاطباء). و رجوع به مواد قبل شود.
-
بدلة
لغتنامه دهخدا
بدلة. [ ب َ ل َ ] (ع اِ) جامه . لباس . (دزی ج 1 ص 58). و رجوع به دزی شود.
-
بدلة
لغتنامه دهخدا
بدلة. [ ب ُ ل َ ] (ع اِ) لباده ٔ بلندی که کشیش در موقع نماز روی لباس می پوشد . (از دزی ج 1 ص 58). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
واژههای همآوا
-
بدله
لغتنامه دهخدا
بدله . [ ب ِ ل َه ْ ] (اِ) درختی که هرگز بار ندهد. || درختی که تنها برای سوزاندن باشد. || لباس هرروزه . (ناظم الاطباء). و رجوع به مواد قبل شود.
-
جستوجو در متن
-
اسوقة
لغتنامه دهخدا
اسوقة. [ اَ وِ ق َ ] (ع اِ) ج ِ سویق . || ج ِ ساق : و بدله [ بَدل فاوانیا ] اذا عدم ، وزنه قشورالرمان وفروالسمور (؟) و عظام اسوقةالغزلان . (ابن البیطار).
-
ذوالجناحین
لغتنامه دهخدا
ذوالجناحین . [ ذُل ْ ج َ ح َ ] (اِخ ) لقب جعفربن ابیطالب رضی اﷲ عنه برادر علی بن ابیطالب علیهماالسلام . او در غزوه ٔ موته رایت مسلمانان داشت و با مشرکین قتال کرد تا آنگاه که هر دو دست وی بیفکندند و او با دو دست بریده رایت اسلام را باز بر پای میداشت ت...
-
لسان العصفور
لغتنامه دهخدا
لسان العصفور. [ ل ِنُل ْ ع ُ ] (ع اِ مرکب ) برگ زیتون هندی . طالیسفر. (از بحر الجواهر). رجوع به گنجشک زوان و زبان گنجشک شود. ضریر انطاکی در تذکره آرد: ثمرالدردار عراجین کالحبة الخضراء الا فی الاستطالة کان غلفه ورق الزیتون الملفوف داخلها الثمرة الی صف...
-
حب النیل
لغتنامه دهخدا
حب النیل . [ ح َب ْ بُن ْ نی ] (ع اِ مرکب ) قرطم هندی . (مفاتیح خوارزمی ). حب الغولة. تخم نیلوفر. کاکیان هندی . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). عجب . صاحب تحفة گوید: حب النیل به فارسی تخم نیلوفر گویند و او دانه ٔ گیاهی است شبیه به لبلاب و بر مجاور خود می پیچد...
-
حبحبوه
لغتنامه دهخدا
حبحبوه . [ ] (ع اِ) داود ضریر انطاکی گوید: شجر بالشحر و عمان فی عظم النارجیل و المستعمل من هذا حب اکبر من النارجیل و ارق قشراً و نعم جسما ینکسر عن قطع صغار اقل من الحمص و اکبر، و شی ٔ ناعُم کالدقیق کل ُ الی الغبرة و الصفار. حادُ لذاع شدیدالقبض و الحم...
-
لسان الثور
لغتنامه دهخدا
لسان الثور. [ ل ِ نُث ْ ث َ ] (ع اِ مرکب ) گاوزبان وآن گیاهی دوائی باشد. نباتی است مفرّح ، گرم و تر. بوغلس . گل گاوزبان . حمحم . کحیلاء. کحلاء. (منتهی الارب ). کحیلاء یا شنجار که نباتی است . (از المنجد). حکیم مؤمن گوید: لسان الثور، به فارسی گاوزبان ...
-
حب الزلم
لغتنامه دهخدا
حب الزلم . [ ح َب ْ بُزْ زُ ل َ ] (ع اِ مرکب ) زقاطة. تخم کنگر. حب العرعر. فلفل السودان . حب العزیز. سقیط. و آن غیر تخم کنگر است و مؤلف اختیارات بیان کرده و مؤلف تذکرةگوید که نبات او کمتر از ذرعی ، و برگش مستدیر مثل درهم و حب ّالسمنة قسم صغیر اوست ...
-
حجر ارمنی
لغتنامه دهخدا
حجر ارمنی . [ ح َ ج َ رِ اَ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سنگی است نزدیک سنگ لاجورد، لکن لاجورد صافی تر و رنگین تر است و این نرم تر است . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). ابن البیطار گوید: قال ابن سینا، هو حجر یکون فیه ادنی لازوردیة و لیس فی لون اللازورد و لا ...
-
ذنب السبع
لغتنامه دهخدا
ذنب السبع. [ ذَ ن َ بُس ْ س َ ب ُ ] (ع اِ مرکب ) ذنب اللبوة.قُدَلِّبَة. ابن البیطار گوید: و هو ذنب اللبوة أیضا و بعجمیة الاندلس قیدانه . ینبت فی الزروع . دیسقوریدس :فی الرابعة. قرسون : هو نبات له ساق طولها نحو من ذراعین و ما سفل من الساق فانه ذو ثلا...